کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یرقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یرقه
لغتنامه دهخدا
یرقه . [ ی ُ ق َ ] (ترکی ، اِ) یرغه . یرقا. یرغا. نوعی از رفتار اسب و دیگر ستور.- امثال :خر خالی یرقه می رود . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یرغه شود.
-
واژههای مشابه
-
يرقة
دیکشنری عربی به فارسی
کرم صدپا , تراکتور زنجيري , بشکل کرم صد پا حرکت کردن , کرم حشره , نوزاد , بچه مگس , زحمتکش , خوراک , خواربار , کوتوله , مزدور , نويسنده مزدور , زمين کندن , جستجو کردن , جان کندن , ازريشه کندن يا دراوردن , قلع کردن , از کتاب استخراج کردن , خوردن , غذا...
-
یُرقه
لهجه و گویش بختیاری
yorqa یورغه.
-
واژههای همآوا
-
یرغه
لغتنامه دهخدا
یرغه . [ ی ُ غ َ / غ ِ ] (ترکی ، ص ) یرغا. اسب تیز و راهوار. (ناظم الاطباء) (لغت فرس اسدی ). یرقه . راهوار و تیزرو. (آنندراج ). مفلح . علج . (منتهی الارب ).- اسب یرغه یا خر یرغه ؛ اسب و خر رهوار و نرم رو. (یادداشت مؤلف ).|| (اِ) نوعی از رفتار اسب و...
-
یُرقه
لهجه و گویش بختیاری
yorqa یورغه.
-
جستوجو در متن
-
کرم صدپا
دیکشنری فارسی به عربی
يرقة
-
تراکتور زنجیری
دیکشنری فارسی به عربی
يرقة
-
بشکل کرم صد پا حرکت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
يرقة
-
بچه مگس
دیکشنری فارسی به عربی
يرقة
-
زحمتکش
دیکشنری فارسی به عربی
يرقة
-
زمین کندن
دیکشنری فارسی به عربی
يرقة
-
جان کندن
دیکشنری فارسی به عربی
يرقة