کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاد-وِب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاد-وِب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← یادگیری وِببنیاد
-
واژههای مشابه
-
وب
لغتنامه دهخدا
وب . [ وَب ب ] (ع مص ) آماده شدن به حمله کردن در جنگ و فعل آن از باب ضرب است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مهیا شدن جنگ را.
-
وب
واژهنامه آزاد
صفحات سازنده سایتهای ایترنتی که توسط مرورگر ها قابل مطالعه و استفاده است. وِب یک کلمه انگلیسی است به معنا تار.
-
یاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: yād) حافظه ، خاطره ، یادآوری ؛ (درقدیم) بر زبان آوردن نام خدا ، ذکر ؛ (در قدیم) بر زبان یا به قلم آوردن نام کسی ، ذکر نام ؛ (در قدیم) بیداری .
-
یاد
واژگان مترادف و متضاد
۱. ذکر، یادآوری، یادکرد ۲. حافظه ۳. آموزش، تعلیم ۴. خاطره ۵. اندیشه، خاطر، فکر ۶. یادبود، ≠ فراموشی
-
یاد
لغتنامه دهخدا
یاد. (اِ) ذُکر. ذُکرة. تذکار. اندیشه . تذکر. نام و نشان . ذکر باقی و جاودان . ذکر و نقل نام : تا تازه کرد یاد اوائل بدین خویش تا زنده کرد مذهب یونانیان بخود. دقیقی .به ایران همه خوبی از داداوست کجا هست مردم همه یاد اوست . فردوسی .شهنشاه بهرام داماد ت...
-
یاد
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - حافظه ، ذهن . 2 - آموزش ، تعلیم . 3 - بیداری . 4 - اندیشه ، فکر. 5 - خاطر. ؛ ~ کسی دادن کسی را آموزس دادن .
-
یاد
فرهنگ فارسی معین
(پس .) دارای معنی قبول فعل : بنیاد، فریاد، زامیاد.
-
یاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) yād ۱. حافظه؛ ذهن.۲. خاطره.〈 یاد آمدن: (مصدر لازم) [قدیمی] به خاطر آمدن.〈 یاد آوردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) = 〈 به یاد آوردن〈 یاد دادن: (مصدر متعدی)۱. آموختن کاری به کسی؛ تعلیم دادن.۲. [قدیمی] یادآوری کردن.〈 یاد داشت...
-
یاد
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: vir طاری: vir طامه ای: vir طرقی: vir کشه ای: vir نطنزی: vir
-
uniform resource locator, universal resource locator, URL
نشانی وب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از نویسهها که مکان یا نشانی منبعی در اینترنت و راهِ دستیابی به آن منبع را نشان میدهد
-
web hosting
میزبانی وب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ایجاد و ادارۀ فضایی که دارای یک یا چند کارساز یا وبگاه باشد تا کاربران بتوانند صفحات وب خود را در آن درج کنند
-
pod-cast
وِبآوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعهای از پروندههای رقمی که در اینترنت برای پخش از دستگاههای پخش موسیقی یا رایانههای شخصی انتشار یافته است
-
webware
وِبافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] برنامهای کاربردی که دستیابی به آن ازطریق یک مرورگر وِب در اینترنت صورت میگیرد