کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گونجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گونجی
لغتنامه دهخدا
گونجی . [ گ َ وِ ] (ص ) گوانجی . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ دکتر معین ). عزیز و گرامی . || شجاع و دلیر و پهلوان . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || گرانبها و پرقیمت . رجوع به گوانجی شود.
-
جستوجو در متن
-
گوانجی
لغتنامه دهخدا
گوانجی . [ گ َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) (ظ. از: گوان (ج ِ گو) + جی ، پسوند اتصاف ، قیاس شود بامیانجی ) (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). دلیر و پهلوان . (برهان ). پهلوان . بهادر. (فهرست ولف ) : میان سخنها میانجی بویدمخواهید چیزی گوانجی بوید. فردوسی .چو شاپو...