کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گنج بادآور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گنج قارون
لغتنامه دهخدا
گنج قارون . [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) گنج روان . گنجی که قارون از زر و سیم فراهم آورده بود و بزرگی و فراوانی آن قوم موسی را بشگفتی انداخت . در شأن آن گنج در ذیل سوره ٔ 28 (قَصَص ) آیه ٔ 76 آمده است : ان قارون کان من قوم موسی فبغی علیهم و اتیناه من الکنوز م...
-
گنج قباد
لغتنامه دهخدا
گنج قباد. [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سمیرم بالا بخش حومه ٔ شهرستان شهرضاکه در 27هزارگزی شمال باختری شهرضا و 4هزارگزی راه ماشین رو طالخونچه به مبارکه واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 140 تن است . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، پنب...
-
گنج کاوس
لغتنامه دهخدا
گنج کاوس . [ گ َ ج ِ وو ] (اِ مرکب ) گنج کاووس . نام لحن هفدهم است از سی لحن باربد و آن را گنج گاو هم می گویند. (برهان ). این کلمه در فرهنگ جهانگیری چ هند به صورت کاوش (گاوش ) آمده است . گنج گاومیش . ممکن است کاوس و گاومیش یکی تصحیف دیگری باشد.و رجوع...
-
گنج گاو
لغتنامه دهخدا
گنج گاو. [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) نام گنجی است از گنجهای جمشید، و آن در زمان بهرام گور ظاهر شد. گویند دهقانی زراعت را آب می داد ناگاه سوراخی بهم رسید و آبها تمام به آن سوراخ میرفت و صدائی عجیب از آن سوراخ برمی آمد دهقان به نزد بهرام آمد و احوال را گفت . به...
-
گنج گاو
لغتنامه دهخدا
گنج گاو. [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) نام لحن هفدهم است از سی لحن باربد. (برهان ) : وقت سحرگه چکاو خوش بزند در تکاوساعتکی گنج گاو ساعتکی گنج باد. منوچهری .گه نوای هفت گنج و گه نوای گنج گاوگه نوای دیف رخش و گه نوای ارجنه . منوچهری .دو گوشت همیشه سوی گنج گاودو چ...
-
گنج گاوان
لغتنامه دهخدا
گنج گاوان . [ گ َ ِج ] (اِ مرکب ) نوایی است از نواهای باربد. (فرهنگ رشیدی ) (شعوری ج 2 ص 303)(فرهنگ نظام ). رجوع به گنج گاو و گنج گاومیش شود.
-
گنج گاوان
لغتنامه دهخدا
گنج گاوان . [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) همان گنج گاو است که از جمشید بود و به دست بهرام گور افتاد. (برهان ) : بهنگام جم چون سخن راندندورا گنج گاوان همی خواندند. فردوسی .رجوع به گنج کاوس و گنج گاو و گنج گاومیش شود.
-
گنج گاومیش
لغتنامه دهخدا
گنج گاومیش . [ گ َ ج ِ ] (اِ مرکب ) نام نوائی است از نواهای باربد. (فرهنگ رشیدی ) (شعوری ج 2 ص 299). رجوع به گنج کاوس و گنج گاو و گنج گاوان شود.
-
گنج گاومیش
لغتنامه دهخدا
گنج گاومیش . [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) به معنی گنج گاوان است که گنج جمشید باشد. (برهان ). رجوع به گنج کاوس و گنج گاو و گنج گاوان شود.
-
گنج گرداب
لغتنامه دهخدا
گنج گرداب . [ گ َ گ ِ ] (اِخ ) نام گردابی نزدیک دهکده ٔ دنکی از دهات ساری . (از ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 163).
-
گنج آباد
لغتنامه دهخدا
گنج آباد. [ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان میداود (سرگچ ) بخش جانگی گرمسیر شهرستان اهواز که در 24هزارگزی جنوب باختری باغ ملک و 5هزارگزی خاوری راه اتومبیل رو هفت گل به رامهرمز واقع شده است . سکنه ٔ آن 20 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
گنج آباد
لغتنامه دهخدا
گنج آباد. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز که در 25هزارگزی جنوب باختری سراسکند و 8هزارگزی راه آهن میانه به مراغه واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه ٔ آن 420 تن است .آب آن از چشمه و رودخانه تأمین میشود. محصول آن غلا...
-
گنج آباد
لغتنامه دهخدا
گنج آباد. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جرقویه بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا که در 38هزارگزی شمال خاور شهرضا متصل به راه فرعی گنج آباد به شهرضا واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 100 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات ، پنبه سردرخت...
-
گنج آباد
لغتنامه دهخدا
گنج آباد. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد که در 21هزارگزی شمال مهاباد و 8هزارگزی خاور راه شوسه ٔ مهاباد به ارومیه واقع شده است . هوای آن معتدل و مالاریایی و سکنه ٔ آن 140 تن است . آب آن از رودخانه ٔ مهاباد و چشمه ...
-
گنج آباد
لغتنامه دهخدا
گنج آباد. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاوگان بخش دهخوارقان شهرستان تبریز که در 9هزارگزی باختر مرکز بخش و دوهزارگزی راه شوسه تبریز به گاوگان واقع شده است . جلگه ای و معتدل است و مرکب از مزارع خالی از سکنه . اهالی ده های اطراف آن زراعت می کنند. (ا...