گنج گاوان . [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) همان گنج گاو است که از جمشید بود و به دست بهرام گور افتاد. (برهان ) :
بهنگام جم چون سخن راندند
ورا گنج گاوان همی خواندند.
رجوع به گنج کاوس و گنج گاو و گنج گاومیش شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گنج گاوان . [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) همان گنج گاو است که از جمشید بود و به دست بهرام گور افتاد. (برهان ) :
بهنگام جم چون سخن راندند
ورا گنج گاوان همی خواندند.