کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلبخش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گل
واژهنامه آزاد
گَلْ:(gal) در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن || گَلَ:(gala) در گویش گنابادی یعنی دهان
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش آبدانان شهرستان ایلام واقع در 30000گزی جنوب خاوری آبدانان و 2000گزی شمال راه مالرو آبدانان به ایلام . هوای آن گرم و دارای 510 تن سکنه است . آب آن ازچشمه و محصول آن غلات ، لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله ...
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش ارکواز شهرستان ایلام واقع در 21000گزی شمال باختری قلعه ، کنار راه مالرو ارکواز به ایلام . هوای آن معتدل و دارای 200 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ گل گل و محصول آن غلات دیم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله ...
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا گریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد واقع در 3هزارگزی جنوب ملاوی ، کنار خاور راه شوسه ٔ خرم آبادبه اندیمشک . هوای آن گرم و دارای 400 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ کشکان و محصول آن غلات و لبنیات است . ش...
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دودانگه از دهات هزارجریب مازندران . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 164).
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُگ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ شهرستان ملایر واقع در 33000گزی جنوب خاوری شهر ملایر و 18000گزی شمال خاوری راه شوسه ٔ ملایر به اراک . هوای آن معتدل و دارای 78 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و صنایع...
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل .[ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 17هزارگزی باختر کوهدشت و17هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کوهدشت . هوای آن معتدل و دارای 180 تن سکنه است . آب آن از چشمه هاو محصول آن غلات ، انگور، انار و لبنی...
-
ماتی تی،()گَل گَل گل
لهجه و گویش تهرانی
ماه (کودکان)،سلام کودکانه به ماه
-
علم بخش
لغتنامه دهخدا
علم بخش . [ ع َ ل َ ب َ ] (نف مرکب ) بخشنده ٔ علم . آنکه درفش و اختر بخشد. || (اِ مرکب ) کنایه از قسمت و حصه و بخشی است از غنایم ، که به سپاهیانی که در زیر علم حاضر بوده اند، دهند. (برهان قاطع) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
-
کام بخش
لغتنامه دهخدا
کام بخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) مرادبخش . (آنندراج ). عطاکننده ٔ تمتع و شادمانی از روی میل . (ناظم الاطباء).
-
گناه بخش
لغتنامه دهخدا
گناه بخش . [ گ ُ ب َ ] (نف مرکب ) بخشنده ٔ گناه . کسی که از گناه دیگری درمیگذرد. || کنایه از خداوند.
-
گنج بخش
لغتنامه دهخدا
گنج بخش . [ گ َ ب َ ] (نف مرکب ) کنایه از جوانمرد و بسیار بخش . (آنندراج از بهار عجم ). سخی . کریم . مسرف .خراج . (ناظم الاطباء). آنکه گنج می بخشد : از آن عادت شریف از آن دست گنج بخش از آن رای تیزبین از آن گرز گاوسار. فرخی .خنیده به کلک و ستوده به تی...
-
گنده بخش
لغتنامه دهخدا
گنده بخش . [ گ َ دَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل که در 21000 گزی شمال باختری سرکوهه و 13000 گزی شوسه ٔ زاهدان به زابل واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 300تن است . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات...
-
گنه بخش
لغتنامه دهخدا
گنه بخش . [ گ ُ ن َه ْ ب َ ] (نف مرکب ) آمرزنده . غفار. غفور. گنه بخشای : توانا و دانا به هر بودنی گنه بخش بسیاربخشودنی .نظامی .
-
کلاغ بخش
لغتنامه دهخدا
کلاغ بخش . [ ک َ ب َ ] (اِ مرکب )از کلاغ بمعنی غراب و بخش بمعنی سهم و حصه ترکیب شده «سهم کلاغ » حصه ٔ کلاغ . میوه ای که پس از درودن و زدن وحصاد اثمار بر درخت ماند و آن را در شهمیرزاد، وج ِ کو (بچه کوب ) گویند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).