کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلوکزید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گلوکزید
/gelukozid, golokozid/
معنی
اسم عمومی مشتقات گلوکز که در بسیاری از نباتات وجود دارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلوکزید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: glucoside] ‹گلوکوزید› (شیمی) gelukozid, golokozid اسم عمومی مشتقات گلوکز که در بسیاری از نباتات وجود دارد.
-
جستوجو در متن
-
سالیکر
لغتنامه دهخدا
سالیکر. [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) از تیره ٔ لیتراسه و قسمت قابل مصرف آن سه شاخه ٔ گلدار آن است ، مواد مؤثره آن ، آهن ، سالیکه رین (گلوکزید) از تیره ٔ پاسیفلوراسه (گل ساعت ) است . (کارآموزی داروسازی ص 211).
-
بابونج رومی
لغتنامه دهخدا
بابونج رومی . [ ن َ ج ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دارای برگهای بسیار بریده و ساقه های نازک که بخور آن برای تسکین سرفه بکار میرود. (گیاه شناسی گل گلاب چ دانشگاه طهران ص 264 ذیل بابونه ٔ رومی ). کامومیل رومن (بابونه ٔ رومی ). تیره : سینانتره رادیه . قسم...
-
خردل
لغتنامه دهخدا
خردل . [ خ َ دَ ] (ع اِ) تخمی است دوائی و آن بوستانی و صحرائی و فارسی می باشد، بوستانی سرخ رنگ و فربه بود و چون بکوبند زرد شود، گرم و خشک است در چهارم . گویند اگر بر عصاره ٔ انگور بریزند بحالت خود نگاه دارد و نگذارد که بجوش آید و اگر در آتش ریزند از ...