بابونج رومی . [ ن َ ج ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دارای برگهای بسیار بریده و ساقه های نازک که بخور آن برای تسکین سرفه بکار میرود. (گیاه شناسی گل گلاب چ دانشگاه طهران ص 264 ذیل بابونه ٔ رومی ). کامومیل رومن (بابونه ٔ رومی ). تیره : سینانتره رادیه . قسمت قابل مصرف : گل . مواد مؤثره : اسانس ، گلوکزید. مورد استعمال : روغن کامومیل . (کارآموزی داروسازی ص 199 ذیل کلمه ٔ کامومیل رومن یا بابونه ٔ رومی ). بابونه ٔ شیرازی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.