کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کُرْسِيُّهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کُرْسِيُّهُ
فرهنگ واژگان قرآن
تختش (کلمه کرسي از ماده کاف - راء - سين گرفته شده که به معناي به هم وصل کردن اجزاي ساختمان است و اگر تخت را کرسي خواندهاند به اين جهت بوده که اجزاي آن به دست نجارو يا صنعتگر ديگر ، در هم فشرده و چسبيده شده است ، و بسياري از مواقع اين کلمه را کنايه ا...
-
جستوجو در متن
-
کرسی
لغتنامه دهخدا
کرسی . [ ک ُ سی ی ] (ع اِ) تخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سریر.(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چیزی از چوب که بر آن نشینند. ج ، کَرسی ، کَراسی ّ. و در کلیات است که کرسی چیزی است که بر آن نشینند و از مقعد قاعد برتر نباشد. (از اقرب الموارد). ||...
-
اسخولوس
لغتنامه دهخدا
اسخولوس . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی اصیبعه در ترجمه ٔ ارسطوطالیس گوید: و کان ارسطوطالیس کثیرالتلامیذ من الملوک و ابناءالملوک وغیرهم . منهم ثاوفرسطس و اوذیموس و الاسکندروس الملک و ارمینوس و اسخولوس و غیرهم من الافاضل المشهورین بالعلم المبرزین فی الحکمة ال...