تختش (کلمه کرسي از ماده کاف - راء - سين گرفته شده که به معناي به هم وصل کردن اجزاي ساختمان است و اگر تخت را کرسي خواندهاند به اين جهت بوده که اجزاي آن به دست نجارو يا صنعتگر ديگر ، در هم فشرده و چسبيده شده است ، و بسياري از مواقع اين کلمه را کنايه از ملک و سلطنت ميگيرند ، و ميگويند فلاني از کرسينشينان است ، يعني او منطقه نفوذي و قدرت وسيعي دارد و عبارت "وَسِعَ کُرْسِيُّهُ ﭐلسَّمَاوَاتِ وَﭐلْأَرْضَ "يعني تخت پادشاهي اش به و سعت آسمانها و زمين است و چون بيشترين تسلط و علم يک پادشاه و سلطان محدوده تخت پادشاهي اش مي باشد اين جمله کنايه از اين است که تسلط و علم و اقتدار خداي تعالي همه جا را فرا گرفته است)
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
این فرهنگ توسط آقای علیاکبر رستگار در اختیار واژهیاب قرار گرفته است.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.