کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَلَامَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خوش کلام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] xoškalām = خوشسخن
-
هم کلام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. عربی] hamkalām همصحبت؛ همسخن.
-
سپاسی کلام
واژهنامه آزاد
سپاسی کلام،یا ساسی کلوم،قبیله بزرگ از نژاد مردمان تبرستان که محل زندگیشان در مازندران است که در زمانه های پیشین شامل سی روستا بوده که امروزه شامل هفت روستا است،دین وزبان آنان تا زمان قاجاریه زرتشتی بوده وامروزه مسلمان میباشد، درحدودپنجاه سال پیش جزو ...
-
امی صاحب کلام
لغتنامه دهخدا
امی صاحب کلام . [ اُم ْ می ِ ح ِ ک َ ] (اِخ ) کنایه از پیغمبر اسلام (ص ) است . (از انجمن آرا).
-
امی صادق کلام
لغتنامه دهخدا
امی صادق کلام . [ اُم ْ می ِ دِ ک َ ] (اِخ ) کنایه از پیغمبر اسلام (ص ) است . (از انجمن آرا).
-
لُب،لب کلام
لهجه و گویش تهرانی
خلاصه مطلب
-
سلام و کلام
فرهنگ گنجواژه
پیام و درود.
-
علم و کلام
فرهنگ گنجواژه
دانش و سخنوری.
-
حرف و کلام
فرهنگ گنجواژه
قول.
-
اعتراض کلام قبل از اتمام
لغتنامه دهخدا
اعتراض کلام قبل از اتمام . [ اِ ت ِ ض ِ ک َ ق َ اَ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )صاحب حدائق السحر آرد: این عمل را ارباب صناعت حشو نیز خوانند و این صنعت چنان باشد که شاعر در بیت معنی آغاز نهد (و) پیش از آن که معنی تمام شود سخن دیگر در میان بگوید، آنگاه...
-
بحث و فحص و کلام
فرهنگ گنجواژه
تحصیل، بحث علمی.
-
واژههای همآوا
-
کلام
لغتنامه دهخدا
کلام . [ ک َ ] (ع اِ) زمین درشت سطبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
کلام
لغتنامه دهخدا
کلام . [ ک َ ] (ع اِ) سخن یا سخن با فایده ای که بنفسه کفایت کند. اسم جنس است و بر قلیل و کثیر واقع شود. و درتعریف آن گفته اند که ، صفتی که جاندار بتواند آنچه را در خاطر دارد به وسیله ٔ اصوات مقطعه و یا کتابت و یا اشاره اعلام دارد. (منتهی الارب ). گفت...
-
کلام
لغتنامه دهخدا
کلام . [ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ کَلم (خستگی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ کلم (جرح ).جاء بدواء الکلام من اطایب الکلام . (اقرب الموارد).
-
کلام
واژگان مترادف و متضاد
بیان، حرف، زبان، سخن، قول، گفتار، گفته، نطق ≠ نوشتار