کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوفجیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوفجیان
لغتنامه دهخدا
کوفجیان . (اِخ ) جماعتی که در کوههای کرمان سکونت داشتند. کوفج . کوفجان : و مردمان آن کوه [ کوه کوفج ] را کوفجیان خوانند. (حدود العالم چ دانشگاه ص 31). و رجوع به کوفج و کوفجان شود.
-
جستوجو در متن
-
کوفج
لغتنامه دهخدا
کوفج . (اِخ ) کوهی است در کرمان : و دیگر اندر ناحیت کرمان کوههاست از یکدیگر بریده ... یکی را از آن کوهها کوه کوفج خوانند اندر میان بیابان است و درازای او از دریاست تا حدود جیرفت و آن هفت کوه مهتری دارد... و مردمان آن کوه را کوفجیان خوانند و ایشان را ...
-
کوفچ
لغتنامه دهخدا
کوفچ . (اِخ ) بلوچ قُفص . کوچ و بلوچ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کوفج : عبداﷲبن عبداﷲ سلول و سهیل بن عدی با سپاه به کرمان شده بودند به سال بیست ودو اندر، سال بیست وسه اندر حرب کردند، اندر کرمان سپاهی بسیار گرد آمد و آنجا به کوههای کرمان اندر مردما...
-
کوفجان
لغتنامه دهخدا
کوفجان . (اِخ ) به معنی کوفج هم آمده است که جماعتی باشند در کوههای کرمان .(برهان ) (آنندراج ). همان گروه که در کوه کرمان باشند که به عربی قُفص خوانند. (از فرهنگ رشیدی ). قُفص . قُفس . (مهذب الاسماء، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و این کوفجان نیز مردما...