کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کم رو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کم رو
/kamru/
معنی
باشرم.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
backward, coy, diffident, self-conscious, wallflower, withdrawn
-
جستوجوی دقیق
-
کم رو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ پررو] [مجاز] kamru باشرم.
-
کم رو
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (ص .) خجالتی ، خجول .
-
کم رو
دیکشنری فارسی به عربی
ضعيف
-
واژههای مشابه
-
کَم
فرهنگ واژگان قرآن
چه بسا - چه بسيار
-
کُم
لهجه و گویش بختیاری
kom نبش، گوشه، کُنج (از سمت مُحدّب).
-
کَم
لهجه و گویش تهرانی
زوار غربال
-
کمُ
لهجه و گویش تهرانی
زبانه چوبی
-
کم کم، کم کمک
لهجه و گویش تهرانی
یواش، تدریجی
-
کم کم
لغتنامه دهخدا
کم کم . [ ک ُ ک ُ ] (اِ صوت ) صدا و آواز کندن نقب و چاه باشد و آن را کم کم نقاب گویند. (برهان ). آوازکافتن نقب . (فرهنگ جهانگیری ). آواز شکافتن زمین و نقب به کنج خانه . (آنندراج ) (انجمن آرا). آواز شکافتن زمین و نقب . گم گم . (فرهنگ فارسی معین ) : به...
-
کم کم
لغتنامه دهخدا
کم کم . [ ک ُک ُ ] (اِ) زعفران . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم هندی زعفران است . (فهرست مخزن الادویه ). || ریگ روان . (از برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بمعنی ریگستان معرب قم گویند و معروف است . (آنندراج ). || قمقمه و کوزه و ابریق . ...
-
کم کم
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹کمکمک› kamkam اندکاندک؛ به تدریج.
-
کم کم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹گمگم› komkom ۱. صدای کلنگ چاهکن هنگام چاه کندن یا نقب زدن.۲. (اسم) [قدیمی] ریگ روان.
-
کم کم
فرهنگ فارسی معین
(کُ کُ) (اِ.) ریگ روان .
-
کَم ،کم کم،کم کمک،کمکی
لهجه و گویش تهرانی
اندک اندک