کم کم . [ ک ُک ُ ] (اِ) زعفران . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم هندی زعفران است . (فهرست مخزن الادویه ). || ریگ روان . (از برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بمعنی ریگستان معرب قم گویند و معروف است . (آنندراج ). || قمقمه و کوزه و ابریق . (ناظم الاطباء). آفتابه . فارسی است و قمقم نوعی آوند معرب آن است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): قمقم ،سبو و کم کم که آوندی است معرب است . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.