کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمیات
لغتنامه دهخدا
کمیات . [ ک َم ْ می یا ] (ع اِ) ج ِ کَمّیَّت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کمیت شود.
-
جستوجو در متن
-
نسبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نسبة] nesbat ۱. ربط دادن فعل یا صفتی به کسی.۲. خویشی؛ قرابت.۳. پیوستگی میان دو شخص یا دو چیز.۴. همانندی بین علاقات اشیا یا کمیّات.
-
کمیة
لغتنامه دهخدا
کمیة. [ ک َم ْ می ی َ ] (ع ص ) مؤنث کَمّی ّ. || (اِ) مقدار. ج ، کمیات . (اقرب الموارد). کمیت . و رجوع به کمیت شود.
-
ممتدات
لغتنامه دهخدا
ممتدات . [ م ُ ت َدْ دا ](ع ص ، اِ) ج ِ ممتدة. رجوع به ممتدة و ممتد شود. || مقادیر و کمیات و صور. (اسفار ج 2 ص 127).
-
زاویه ٔ مجسمه
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ مجسمه . [ ی َ /ی ِ ی ِ م ُ ج َس ْ س َ م َ / م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هیئتی است حاصل در نقطه ٔ اتصال سطحهای متعدد یک جسم منحدب (زاویه ٔ مکعب ) و یا نقطه ٔ انتهای تنها سطح آن (زاویه ٔ مخروط). و این تعریف جامعتر از آن است که در تعریف زاویه ...
-
ذووضع
لغتنامه دهخدا
ذووضع. [ وَ ] (ع ص مرکب ) که قابل وضع است . (فلسفه ) . کم ذووضع: و اما قسمت کم بوجه دوم : چنان بود که گویند: کم ذووضع باشد یا غیر ذی وضع. و وضع به سه معنی بکار دارند: یکی هر چه قابل اشارت حسی بود گویند آنرا وضع است . و به این معنی گویند نقطه را وضع ب...
-
اعتدال مزاج
لغتنامه دهخدا
اعتدال مزاج . [ اِ ت ِ ل ِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حالت سلامت آن . (ناظم الاطباء). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: مزاج دو حالت دارد،معتدل و غیرمعتدل و این تقسیم خود بر دو وجه متصور است : اول آن که اعتدال به برابری بسایط از جهت کم و کیف تفسیر ش...
-
کمیت
لغتنامه دهخدا
کمیت . [ ک َم ْ می ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) چندی . (غیاث ) (آنندراج ). چندی . کمیة. (فرهنگ فارسی معین ). چندی . مقابل کیفیت ؛ چونی ، چگونگی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (اِ) مقدار چیزی که سنجیده شود یا پیموده شود یا شمرده شود. (غیاث ) (آنندراج ...
-
زیگ
لغتنامه دهخدا
زیگ . (اِ) تارهایی باشد که استادان نقش بند نقش جامه هایی که بافند بدان بندند. (برهان ) (از جهانگیری ). در فرهنگ گوید ریسمانی که نقش بندان نقش جامه ها بدان بندند و چنانکه آن ریسمان دستوری است جامه بافان راو همچنان آن علم دستوری است برای استخراج تقویم ...
-
کیفیت
لغتنامه دهخدا
کیفیت . [ ک َ / ک ِ فی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) چگونگی و حالت و وضعی که حاصل باشد در چیزی ، و در فارسی به تخفیف نیز آید. (غیاث ). صفت و چگونگی . (ناظم الاطباء). چگونگی . چونی . (فرهنگ فارسی معین ) : کیفیت به پارسی چگونگی باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی )....
-
زاویه
لغتنامه دهخدا
زاویه . [ ی َ / ی ِ ] (ع اِ) کنج و بیغوله . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کنج و گوشه . (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء). در لغت بمعنی رکن است . (کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 623). || رکن خانه و از این معنی مأخوذ است . (اقرب الموارد).زاویه ٔ خانه رکن آن است ....
-
زیج
لغتنامه دهخدا
زیج . (معرب ، اِ) معرب زیگ است و آن کتابی باشد که منجمان احوال و حرکات افلاک و کواکب را از آن معلوم کنند. (برهان )... و بمناسبت آن نام علمی است در اصول احکام علم نجوم و هیئت که تقویم از آن استخراج کنند... همچنین زیج قانون تنجیم است که در جداول آن اوض...
-
شکل
لغتنامه دهخدا
شکل . [ ش َ ] (ع اِ) مانند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن ص 62) (زمخشری ). شبه . مثل . (از اقرب الموارد). || همانندی . (از اقرب الموارد). || هر چیز صالح وموافق . تقول : هذا من هوای و من شکلی ؛ این موافق میل...
-
غیر
لغتنامه دهخدا
غیر. [ غ َ ] (ع مص ) دیه دادن . (از اقرب الموارد) . اسم مصدر آن غیرَة است . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || رشک بردن . (دهار). رشک خوردن مرد بر زن خود وبرعکس . (از منتهی الارب ). غیرت داشتن شوهر نسبت به زن خود و ناپسند شمردن قصد و نظر بد دیگری را در ز...