کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کامکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کامکار
/kāmkār/
معنی
کامروا؛ کامران؛ موفق؛ خوشبخت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
دولتمند، سعید، سعادتمند، کامدیده، کامیاب، موفق ≠ نامراد
دیکشنری
fortunate, lucky, successful
-
جستوجوی دقیق
-
کامکار
لغتنامه دهخدا
کامکار. (اِ) قسمی از گل سرخ که بشدت سرخی دارد. (ناظم الاطباء). و رجوع به کامگار شود.
-
کامکار
لغتنامه دهخدا
کامکار. (ص مرکب ) کامگار. رجوع به کامگار شود.
-
کامکار
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmkār) (در قدیم) (به مجاز) کامروا ، موفق ، کامگار .
-
کامکار
واژگان مترادف و متضاد
دولتمند، سعید، سعادتمند، کامدیده، کامیاب، موفق ≠ نامراد
-
کامکار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: kāmkār] ‹کامگار› [مجاز] kāmkār کامروا؛ کامران؛ موفق؛ خوشبخت.
-
کامکار
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص فا.) کامروا، کامران .
-
کامکار
دیکشنری فارسی به عربی
ناجح
-
واژههای مشابه
-
گل کامکار
لغتنامه دهخدا
گل کامکار. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی از گل سرخ که بشدت سرخی دارد. (از ناظم الاطباء ذیل کامکار) : سال نو است و ماه نو و روز نووقت بهار و وقت گل کامکار. فرخی .بر کام و آرزو دل بیچاره ٔ مراناکامکار کرد گل کامکار او. فرخی .بخندد همی بر کرا...
-
ناکام و کامکار
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
جستوجو در متن
-
موفق
واژگان مترادف و متضاد
پیروز، کامروا، کامکار، کامیاب ≠ ناکام
-
prosperous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موفق، کامیاب، خوشبخت، سرسبز، کامکار
-
ناکامکار
واژگان مترادف و متضاد
کامنادیده، محروم، ناکام، ناکامیاب، نامراد، ناموفق ≠ کامکار
-
کامران
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] kāmrān ۱. عیاش؛ خوشگذران.۲. خوشبخت؛ کامکار.