کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چوخیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چوخیدن
/čuxidan/
معنی
۱. لغزیدن و افتادن؛ به سر درآمدن.
۲. =چخیدن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چوخیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) لغزیدن ، به سر درآمدن و افتادن .
-
چوخیدن
لغتنامه دهخدا
چوخیدن . [ دَ ] (مص ) چخیدن . (جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). ستیزه کردن . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). و این تبدیل چخیدن است . (آنندراج ). رجوع به چخیدن و نیز رجوع به چغیدن شود. || کوشیدن . (برهان ) (ناظم الاطبا...
-
چوخیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] čuxidan ۱. لغزیدن و افتادن؛ به سر درآمدن.۲. =چخیدن