چوخیدن . [ دَ ] (مص ) چخیدن . (جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). ستیزه کردن . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). و این تبدیل چخیدن است . (آنندراج ). رجوع به چخیدن و نیز رجوع به چغیدن شود. || کوشیدن . (برهان ) (ناظم الاطباء). || لغزیدن را گویند و آنرا تنکوخیدن نیز گفته اند. (جهانگیری ). لغزیدن و بسر درآمدن و افتادن باشد خواه انسان و خواه حیوان دیگر. (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). لغزیدن . (غیاث اللغات ). لیز خوردن . (یادداشت مؤلف ). سر خوردن . از پیش بدر رفتن و با پشت بزمین خوردن . سریدن . شخشیدن . تزلق . در سطحی لغزان بدر رفتن پای و افتادن . رجوع به لیز خوردن و لغزیدن شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.