کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چفتیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چفتیدن
/čaftidan/
معنی
چفتن؛ چفته شدن؛ خمیدن؛ خم شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
crook
-
جستوجوی دقیق
-
چفتیدن
لغتنامه دهخدا
چفتیدن . [ چ َ دَ ] (مص ) خمیدن . خم شدن قامت یا پشت . چفته شدن : چو شد سال آن پادشا بر دو هفت بنالید و آن سرو نازان بچفت . فردوسی .رجوع به چفته و چفته شدن شود.
-
چفتیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] čaftidan چفتن؛ چفته شدن؛ خمیدن؛ خم شدن.
-
جستوجو در متن
-
چفته شدن
لغتنامه دهخدا
چفته شدن . [چ َ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چفتیدن . خمیده شدن . کوژ شدن . منحنی شدن . خم شدن پشت یا قامت : که من چفته شدم جانا و چون چوگان فروخفتم گرم بدرود خواهی کرد بهتر رو که من رفتم . دقیقی (از فرهنگ اسدی ).چون موی شدم لاغر و چون زر شده ام زرد...