کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چفته پشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چفته بینی
لغتنامه دهخدا
چفته بینی . [ چ َ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) آنکس که بینی خمیده دارد. اَقعَم . و رجوع به چفته شود.
-
چفته پیکر
لغتنامه دهخدا
چفته پیکر. [ چ َ ت َ / ت ِ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) چفته بالا. چفته قامت . خمیده بالا.آنکس که قامتی بشکل هلال دارد. چفته شکل : دوش چون خورشید را مصروع خاور ساختندماه نورا چون حمایل چفته پیکر ساختند. خاقانی .رجوع به چفته و چفته بالا و چفته شکل شود.
-
چفته شکل
لغتنامه دهخدا
چفته شکل . [چ َ ت َ / ت ِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) کج و چوله . کج و معوج . آن کس که اندام و هیکلی ناراست و بیقواره و ناموزون دارد. چفته بالا و چفته پیکر. منحنی شکل : لنگ و لوک و چفته شکل و بی ادب سوی او میغیژ و او را میطلب . مولوی .رجوع به چفته و چفته ب...
-
چفته ونیت
لغتنامه دهخدا
چفته ونیت . [ چ َ ت ِ وُ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد که در 9 هزارگزی باختر جوی زر و 4 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ شاه آباد به ایلام واقع است . دشت و سردسیر است و 350 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ کنگر. محصولش غلات ، برنج ...
-
چفته،()گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
با دو دست قلاب گرفتن که دیگری بالا رود.
-
stepped voussoir
مهرهچَفتۀ کنگرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] مهرهای که لبۀ فوقانی آن را صاف میکنند تا با رجِ ساختمایههای پیرامون همتراز شود
-
gauged arch
چَفتۀ پیشتراش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که با قطعات پیشساختۀ سهگوش در اندازههای دقیق و با شکلهای مختلف ساخته میشود
-
keystone arch
چَفتۀ تاجمهرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای، معمولاً تخت یا کمخیز، که در وسط تاجمهره دارد
-
striped arch
چَفتۀ راهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که با نوارهایی به رنگهای متضاد ساخته یا تزیین شده باشد
-
triangular arch, miter arch
چَفتۀ سهگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای تیزهای (pointed arch) به شکل مثلث
-
three-hinged arch, three-pinned arch
چَفتۀ سهمفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که اتصالهای آن در تاج و پاکار در دو سرِ چَفته از نوع اتصال مفصلی (hinged joint) است
-
stepped arch
چَفتۀ کنگرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که لبۀ فوقانی آن بهسبب نحوۀ قرار گرفتن مهرهچَفتهها پلکانی است
-
canted arch
چَفتۀ لاریز سهگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتۀ لاریزی که درونسوی آن مستوی است
-
voussoir arch
چَفتۀ مهرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتۀ ساختهشده از مُهرهچَفته
-
semicircular arch1
چَفتۀ نیمگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] صورت ساختهشدۀ قوس نیمگرد