چفته پیکر. [ چ َ ت َ / ت ِ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) چفته بالا. چفته قامت . خمیده بالا.آنکس که قامتی بشکل هلال دارد. چفته شکل :
دوش چون خورشید را مصروع خاور ساختند
ماه نورا چون حمایل چفته پیکر ساختند.
رجوع به چفته و چفته بالا و چفته شکل شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چفته پیکر. [ چ َ ت َ / ت ِ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) چفته بالا. چفته قامت . خمیده بالا.آنکس که قامتی بشکل هلال دارد. چفته شکل :
دوش چون خورشید را مصروع خاور ساختند
ماه نورا چون حمایل چفته پیکر ساختند.