کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرا دَسّى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چرا کردن
لغتنامه دهخدا
چرا کردن . [ چ َ ک َدَ ] (مص مرکب ) چریدن . سبزه و گیاه از زمین با دندان بریدن و خوردن ستور در حال رفتن . علف خوردن چارپایان گیاه خوار در چراگاه . راه رفتن و گیاه کندن و خوردن ستوران در مراتع. ارتعاء. رتاع . سَرح : چرا همی نچمم تا کند چرا تن من که نی...
-
چرا زار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čerāzār = چراگاه
-
grazing preference 1
اولویت چرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اولویتی که برای تخصیص مجوز چرا به دامداران در مراتع و اراضی عمومی قائل میشوند
-
چرا میشى
لهجه و گویش بختیاری
erâ miši چراغ موشى (استوانهاى فلزى که فتیلهاىبالاى آن جاى دارد و دسته آن میلهباریکى است که بهآسانى در سوراخدیوار جا مىگیرد. این چراغ دود زیادىتولید مىکند و در طویله ازآن استفادهمىشود).
-
grazing fee, grazing rent
اجارهبهای چرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هزینهای که معمولاً ماهانه بابت چرای شمار و نوع معینی دام دریافت میشود
-
بی چون و چرا
لغتنامه دهخدا
بی چون و چرا. [ ن ُ چ ِ ] (ترکیب عطفی ، ق مرکب ) بی اندک مخالفت . (یادداشت مؤلف ). بی چون و چراتسلیم شد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به بی چرا شود.
-
چرا و چون
لغتنامه دهخدا
چرا و چون . [ چ ِوُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) چون و چرا. استدلال خواستن . تعلیل طلبیدن . مناظره . بحث و تعلیل : تو گرد چون و چرا گر همی نیاری گشت چرا و چون ترا ما بجان خریداریم . ناصرخسرو.چرا و چون نرسد دردمند عاشق رامگر مطاوعت دوست تا چه فرماید.سعدی...
-
چون و چرا
لغتنامه دهخدا
چون و چرا. [ ن ُ چ ِ ] (اِ مرکب ) (مرکب از چون ، چگونه + چرا، ادات استفهام ) مباحثه و گفتگو. مناقشه و منازعه . (ناظم الاطباء). جدل : نیابی به چون و چرا نیزراه نه کهتر بدین دست یابد نه شاه . فردوسی .اگر کشته گر مرده هم نگذریم سزد گر به چون و چرا ننگری...
-
بی چون و چرا
دیکشنری فارسی به عربی
لا جدال فيه , محسوم
-
چون و چرا
فرهنگ گنجواژه
بی دلیل . بی چون و چرا=بلا منازع.
-
چرا امروز به مدرسه نرفتی؟
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čerâ iru nešde madresa? طاری: čerâ ürü nešoɂe madrasa? طامه ای: čere iru madresa našeɹe? طرقی: čerâ ürü madrasa nešoɂe? کشه ای: čerâ iri nešoɂe madrasa? نطنزی: čerâ emru madrasa našiye?
-
شما که این را میدانید، چرا عمل نمیکنید؟
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: šoma ke ne(n) zuniya, čerâ amal nakeriya? طاری: šemâ go in zunid, čerâ amal nakrid? طامه ای: šomâ ke ni zunid, čerâ amal naɂakerid? طرقی: šomâ ke in zânid, čerâ amal nakerid? کشه ای: šemâ ke in zânid, čerâ amal nakerid? نطنزی: šomâ ke nen zo...