کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاچه
لغتنامه دهخدا
چاچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مخفف چاه چه . چاه کوچک . چاه خرد. چاهک . چاه نزدیک تک . چاچه ٔ مطبخ . آبشی . || گو. گو کم عمق . گودالک . گوچه .
-
جستوجو در متن
-
چاهچه
لغتنامه دهخدا
چاهچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) چاهک . چاه خُرد. چاه کوچک . چاه نزدیک تک . گودالی کم عمق ، چاچه . آبشی . چاهی که در صحن سرای کنند رفع حوائج کودکان و گرد آمدن فاضلاب را. رجوع به آبشی در همین لغت نامه شود.- چاهچه ٔ قفا ؛ گوی که در پشت گردن بدرازا هست .
-
چاهک
لغتنامه دهخدا
چاهک . [ هََ ] (اِ مصغر) چاه کوچک . (آنندراج ). مصغر چاه ،یعنی چاه کوچک . (ناظم الاطباء). چاچه . چاهچه . چاه نزدیک تک . چاه کم عمق . چاه خرد. || آبشی . چاه خرد برای آبهای ریختنی مطبخ . چاه کوچک و کم عمقی که برای ریختن آب چلو و دیگر آبهای آلوده به چرب...