کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیمانه ای برای شراب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
modular representation theory
نظریۀ نمایش پیمانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] بخشی از نظریۀ نمایش که در آن میدانِ زمینه، میدانی با مشخصۀ اول است
-
پیمانه لبریز شدن
لغتنامه دهخدا
پیمانه لبریز شدن . [ پ َ / پ ِ ن َ / ن ِ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پیمانه پر شدن . و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 325 شود : در آرزوی روی تو پیمانه اش شود لبریزکسی که کرد ترا دست در کمر گستاخ .تأثیر.
-
پر و پیمانه
لغتنامه دهخدا
پر و پیمانه . [ پ ُ رُ پ َ / پ ِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ، از اتباع ) پر و پیمان .
-
پیمانه پر شدن
لهجه و گویش تهرانی
تمام شدن عمر
-
پیمان و پیمانه
فرهنگ گنجواژه
عهد و عهدشکنی.
-
پیمانه و ساغر
فرهنگ گنجواژه
بزم.
-
بربط و پیمانه
فرهنگ گنجواژه
بزم.
-
جام و پیمانه
فرهنگ گنجواژه
جام می.
-
پیمانه غله ومیوه که درحدود63 لیتر است
دیکشنری فارسی به عربی
بوشل
-
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
دیکشنری فارسی به عربی
قفص
-
جستوجو در متن
-
مینا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: minak] minā ۱. نوعی شیشۀ رنگی، بهویژه سبز برای ساختن ظروف.۲. نوعی رنگ یا لعاب آبیرنگ برای نقاشی و تزیین ظرفهای طلا و نقره.۳. (زیستشناسی) پوستۀ سفیدرنگ روی دندان که محافظ دندان است.۴. (زیستشناسی) پرندهای با پرهای رنگارنگ که میتوان...
-
امبرود
لغتنامه دهخدا
امبرود. [ اَ ب َ ] (اِ) گلابی . (ناظم الاطباء). در پاره ای از نواحی خراسان به امرود که نوعی گلابی درشت و پر آب است گفته میشود : خداوند معده ٔ گرم را رگ ... بباید زد و هر بامداد شربتی رب آبی ترش یا رب سیب ترش یا رب امبرود چینی یا شراب غوره یا شراب انا...
-
زبده ٔ ترونشی
لغتنامه دهخدا
زبده ٔ ترونشی . [ زُ دَ / دِ ی ِ ت َ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از مرکباتی است که در قرابادین برای درمان سینه تجویز میگردد. اجزاء آن عبارتند از: زبده ٔ لوز هندی 32، شکر 16، شراب کزبرة البئر32، شراب بلسم (بوم ) تولو 32. پس از ساختن معجون فوق زبده ...
-
قلاچو
لغتنامه دهخدا
قلاچو. [ ق َ ] (ترکی ، اِ) آبخوره ٔ چرمین که درویشان در آن خورند. (آنندراج ). کاسه ٔ چرمین دراویش . (ناظم الاطباء). || نهری که ستوران در موسم سرما از آن آب خورند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قرابه ای که گرد ساخته شده باشد. کُپ . کپ شراب . ظرف بزرگ شرا...
-
نفس
لغتنامه دهخدا
نفس . [ ن َ ف َ ] (ع اِ) سخن دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). یقال : کتب کتاباً نفسا؛طویلاً. (منتهی الارب ). || جرعه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یقال : اکرع فی الاناء نفساً او نفسین ؛ای جرعة او جرعتین . || سیرابی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم...