کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پچپچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پچپچه
/pečpeče/
معنی
سخنی که در افواه بیفتد و مردم آهسته و بیخگوشی به یکدیگر بگویند؛ پچپچ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پچپچه
فرهنگ فارسی معین
(پِ پِ چِ) (اِصت .) سخنی که بر سر زبان ها بیفتد و مردم آن را به طور درگوشی به یکدیگر بگویند.
-
پچپچه
لغتنامه دهخدا
پچپچه . [ پ ِ پ ِ چ َ / چ ِ / پ ُ پ ُ چ َ / چ ِ ] (اِ صوت ) سخنی را گویند که در السنه و افواه افتد و همه کس بطریق سرگوشی و خفیه بهم گویند. (برهان ). پچ پچ . همهمه . فچفچه .
-
پچپچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pečpeče سخنی که در افواه بیفتد و مردم آهسته و بیخگوشی به یکدیگر بگویند؛ پچپچ.
-
جستوجو در متن
-
فچفچه
فرهنگ فارسی معین
(فُ چْ فُ چِ)(اِ.)پچ پچ ، پچپچه ،سخنی که بر سر زبان ها افتاده باشد و مرد م درِ گوشی و آهسته به یکدیگر بگویند، نجوا.
-
مجمجه
فرهنگ فارسی معین
(مَ مَ جِ) [ ع . مجمجمة ] (مص م .) 1 - درست و رسا بیان نکردن خبر، پچپچه . 2 - بدون نقطه و اِعراب نوشتن کتاب .
-
مجمجة
لغتنامه دهخدا
مجمجة. [ م َ م َ ج َ ] (ع مص ) سخن در دهن گردانیدن بی هویدا گفتن . (المصادر زوزنی ). بیان نکردن خبر را و ناپیدا گفتن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آشکار بیان نکردن خبر یا تمام نگفتن آن . (از اقرب الموارد) پچپچه : از کثرت اراجیف مخ...