کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنهانساز 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
hidden layer
لایۀ پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] لایهای که موج شکست مرزی ندارد
-
hidden variable
متغیر پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر پارامتر فرضی آزاد دسترسناپذیری که با وارد کردن آنها در نظریۀ کوانتومی ماهیت غیرتعینی این نظریه متعین میشود
-
پنهان کردن
واژگان مترادف و متضاد
اختفا، استتار، پوشیدن، نهفتن ≠ برملا کردن، فاش کردن
-
hyphodromous
پنهانرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی شانهای که در آن یا رگبرگهای دومین وجود ندارند یا این رگبرگها بسیار تحلیل رفتهاند یا در میانبرگ پنهان هستند و فقط رگبرگ اصلی اولیه در آن قابل تشخیص است
-
invisible fat
چربی پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] چربیای که بهطور طبیعی در مواد غذایی وجود دارد
-
bunt, bunt smut, common bunt
سیاهک پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] سیاهک ناشی از تی لِتیالهویس (Tilletia laevis) و ت. تریتیسی (T. tritici) در گندم که براثر آن محتویات دانه از بین میرود، اما پوشش خارجی آن سالم میماند و درنتیجه تودۀ سیاه از بیرون دیده نمیشود
-
occult fracture
شکستگی پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که بهراحتی قابل تشخیص نباشد
-
covert operation
عملیات پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که هویت افراد یا سازمان اجراکنندۀ آن پوشیده نگه داشته میشود یا امکان انکار آن وجود دارد
-
پنهان بودن
لغتنامه دهخدا
پنهان بودن . [ پ َ / پ ِ دَ] (مص مرکب ) پوشیده . مستور، مخفی بودن : خروشیدن سیل چندان بودکه دریای جوشنده پنهان بود. فردوسی .مار تا پنهان باشد نتوان کشت او رانتوان کشت عدو تا آشکارا نشود. منوچهری .سخن تا نگویند پنهان بودچو گفتند هر جا فراوان بود. شمسی...
-
پنهان پسله
لغتنامه دهخدا
پنهان پسله . [ پ َ / پ ِ پ َ س َ ل َ / ل ِ ] (ق مرکب ، از اتباع ) پنهان و پسله . پسله و پنهان . در خفا.
-
پنهان داشتن
لغتنامه دهخدا
پنهان داشتن . [پ َ / پ ِ ت َ ] (مص مرکب ) پوشیده داشتن . مستور داشتن .اخفاء. تزکین . اکتتام . (منتهی الارب ). الطاط. (منتهی الارب ). تخبئة. تخبیة. (تاج المصادر بیهقی ). کتم . کتمان . مکاتمة. استخفاء. اسرار. اهماج : این حدیث را پنهان دار و با کسی مگوی...
-
پنهان شدن
لغتنامه دهخدا
پنهان شدن . [ پ َ/ پ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) اختفاء. اکتتام . جبوء. جباء. اختباء. انِّماس . (منتهی الارب ). مخفی شدن . پوشیده شدن . استخفاء. اجتنان . تذعلب . اکتنان . ضب ء. ضبوء. (منتهی الارب ) (صراح ). استسرار. (زوزنی ) (منتهی الارب ). اذلیلاء. (منتهی...
-
پنهان کردن
لغتنامه دهخدا
پنهان کردن . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پنهان ساختن . نهان کردن . نهفتن . پوشیدن . تزمیل . اخفاء. دَس ّ. تدسیة. اسرار. راز کردن . مخفی داشتن . اختفاء. کتمان . مکتوم داشتن . کتم . اکنان . (منتهی الارب ). طمر. (دهار). اجنان . تدمیس . وَدس . (تاج ا...
-
پنهان گردیدن
لغتنامه دهخدا
پنهان گردیدن . [ پ َ / پ ِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) مستور، مخفی ، پوشیده شدن : چون ضعیفی افتد میان دو قوی ... معایب و مثالب ظاهرگردد و محاسن و مناقب پنهان گردد. (تاریخ بیهقی ).هرجای که آفتاب رخشان گرددپیدا باشد که سایه پنهان گردد. عطار.و رجوع به پنهان شدن...
-
پنهان گشتن
لغتنامه دهخدا
پنهان گشتن . [ پ َ / پ ِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) نهان شدن . مستور، مخفی ، پوشیده گردیدن . تغریب . (منتهی الارب ) : گر از چشم سرت گشته ست پنهان بچشم عقل در هست او مُشهَّر. ناصرخسرو.رویش اندر میان ریش تو گفتی پنهان گشته است زیر جغبت کفتار. نجمی .و رجوع به...