کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پزشکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پزشکی
/pezeški/
معنی
۱. دانش معالجۀ بیماران؛ طبابت.
٢. شغل و عمل پزشک؛ طبابت.
۳. (صفت نسبی، منسوب به پزشک) آنچه مربوط به معالجۀ بیماران است؛ طبی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. طبابت
۲. طبی
دیکشنری
medical, medicine
-
جستوجوی دقیق
-
پزشکی
واژگان مترادف و متضاد
۱. طبابت ۲. طبی
-
پزشکی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) 1 - (حامص .) طبابت ، معالجة بیماران . 2 - (ص نسب .) منسوب به پزشک ، طبی . ؛~ قانونی شاخه ای از فن پزشکی که از شناسایی آسیب های ناشی از جنایات بحث می کند.
-
پزشکی
لغتنامه دهخدا
پزشکی . [ پ ِ زِ ] (حامص ، اِ) پجشگی . طب . معالجه . اِساء. اَسو. مواسات : اگر در پزشکیت بهره بدی وگر نامت از دور شهره بدی . فردوسی .پزشکی و درمان هر دردمنددر تندرستی و راه گزند. فردوسی .پزشکی چون کنی دعوی که هرگزنیابد راحت از بیمار بیمار. ناصرخسرو.ج...
-
پزشکی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pezeški ۱. دانش معالجۀ بیماران؛ طبابت.٢. شغل و عمل پزشک؛ طبابت.۳. (صفت نسبی، منسوب به پزشک) آنچه مربوط به معالجۀ بیماران است؛ طبی.
-
پزشکی
دیکشنری فارسی به عربی
طب , طبيب
-
واژههای مشابه
-
periodontics, periodontology
لثهپزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] شاخهای از دندانپزشکی که به بررسی و تشخیص و درمان بیماریهای مربوط به بافتهای پیرادندانی میپردازد متـ . تخصص لثه
-
urology
میزراهپزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شاخهای از پزشکی که به بررسی و درمان بیماریهای دستگاه ادراری هر دو جنس و اندامهای تناسلی مردان میپردازد
-
sick leave
مرخصی پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، علوم نظامی ] معافیت از وظایف به دلیل بیماری
-
medical care
مراقبت پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] ارائۀ خدمات تشخیصیـ درمانی برای تأمین و حفظ و ارتقای سلامت بیمار
-
medical anatomy
کالبدشناسی پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← کالبدشناسی کاربردی
-
پزشکی قانونی
فرهنگ واژههای سره
دادپزشک
-
medical device
افزار پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] ابزار یا کاشتینه یا واکنشگر یا هر چیزی شبیه به آنها، بهغیراز دارو و مواد شیمیایی، که در بدن قرار میگیرد و از آن برای تشخیص یا جلوگیری یا درمان بیماری استفاده شود
-
medical equipment
تجهیزات پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] امکانات سختافزاری برای تشخیص و پایش و درمان بیماران
-
obstetrics
زایمانپزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شاخهای تخصصی از علم پزشکی که به مسائل مربوط به مراقبتهای پزشکی از زنان در هنگام آبستنی و زایمان و دورۀ ششهفتهای پس از زایمان میپردازد