کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایانهمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
terminal point, end point
پایانه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
container terminal, container port, container base 1
پایانۀ بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از بندر یا پایانۀ ویژۀ تخلیه و بارگیری و نگهداری بارگُنجها
-
compatible terminus, compatible end
پایانۀ جورشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← سر چسبنده
-
sticky terminus, cohesive terminus
پایانۀ چسبنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← سر چسبنده
-
remote terminal
پایانۀ دوردست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تجهیزات پایاندهی ِدور از مرکز مخابرات
-
dumb terminal
پایانۀ غیرهوشمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] پایانهای که هیچ قابلیت پردازشی ندارد و کاملاً متکی به رایانۀ مرکزی است
-
intelligent terminal
پایانۀ هوشمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] پایانهای با قدرت کامل پردازش که مستقل از رایانۀ مرکزی است
-
مانی تربتی
لغتنامه دهخدا
مانی تربتی . [ ی ِ ت ُ ب َ ] (اِخ ) ملا... از مردم تربت است .نویسندگی می کند و طبع خوب دارد. بیت زیر از اوست :زبت کمتر نئی آموز از او تمکین محبوبی که پیشش سجده آرند و نگوید یک سخن با کس .(از مجالس النفایس ص 167).
-
مانی شیرازی
لغتنامه دهخدا
مانی شیرازی . [ ی ِ ] (اِخ ) از شاعران معاصر سام میرزای صفوی بود و در زمان شاه اسماعیل صفوی در سپاهیگری به مقام بلندی رسید. در نقاشی نیز دست داشت . درگورستان سرخاب تبریز مدفون است . غزل زیر از اوست :حدیث درد من گر کس نگفت افسانه ای کمتروگر من هم نباش...
-
مانی مشهدی
لغتنامه دهخدا
مانی مشهدی . [ ی ِم َ هََ ] (اِخ ) علاوه بر شاعری در کاسه گری و نقاشی نیز استاد بود و بدان جهت مانی تخلص داشت . (از مجالس النفایس ص 240). بواسطه ٔ لطافت طبع مورد توجه محمد مؤمن میرزا پسر سلطان حسین میرزا واقع و از جمله ٔ مقربان وی شد و در مشهد با هم...
-
مانی الموسوس
لغتنامه دهخدا
مانی الموسوس . [ نِل ْ م ُ وَ وَ ] (اِخ ) محمدبن القاسم مکنی به ابوالحسن متوفی به سال 245 هَ . ق از شاعرانی بود که طبعی بسیار ظریف و لطیف داشت . از مردم مصر بود و در عهد متوکل عباسی به بغداد آمد. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 964). و رجوع به فوات الوفیات ج 2...
-
مانی توبا
لغتنامه دهخدا
مانی توبا. [ ت ُ ] (اِخ ) دریاچه ای در کانادا در ولایتی به همین نام . (از لاروس ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
مانی توبا
لغتنامه دهخدا
مانی توبا. [ ت ُ ] (اِخ ) یکی از ولایات مرکزی کانادا که در شرق ولایت «ساسکاچوان » و مغرب «اونتاریو» و شمال امریکای شمالی واقع است و 963 هزار تن سکنه دارد. مرکز آن وینی پگ است و این ولایت یکی ازمراکز تولید گندم کانادا بشمار می آید. (از لاروس ).
-
مانی فریب
لغتنامه دهخدا
مانی فریب . [ ف ِ / ف َ ] (نف مرکب ) که مانی را بفریبد. به مجاز، آنچه بسیار ماهرانه و هنرمندانه ساخته شده باشد : برآورد کلکی به آیین و زیب رقم زد بر آن حوض مانی فریب . نظامی .خرد با روی خوبان ناشکیب است شراب چینیان مانی فریب است .نظامی .
-
اصحاب مانی
لغتنامه دهخدا
اصحاب مانی . [ اَ ب ِ ] (اِخ ) پیروان مانی . کسانی که به مانویت اعتقاد داشتند. رجوع به مانی و مانویه ، و ملل و نحل شهرستانی چ مطبعه ٔ حجازی قاهره ج 1 ص 72 شود.