کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاستوریزهسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pasteurization
پاستوریزهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند از بین بردن همۀ ریزاندامگانهای بیماریزا و کاهش ریزاندامگانهای غیربیماریزا در مواد
-
واژههای مشابه
-
pasteurized
پاستوریزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادهای غذایی که همۀ ریزاندامگانهای بیماریزا و بخش بزرگی از ریزاندامگانهای غیربیماریزای آن از بین برده شود
-
پاستوریزه
فرهنگ فارسی معین
(تُ زِ) [ فر. ] (ص مف .) 1 - ویژگی ماده ای غذایی که همة میکروارگانیسم های بیماری زا و بخش بزرگی از میکروارگانیسم - های غیربیماری زای آن از بین برده شود. (فره ). 2 - مادة خوردنی که طبق اصول علمی پاستور میکروب ها و موجودات تخمیری آن را از بین برده با...
-
پاستوریزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: pasteurisé] pāstorize ویژگی آنچه که بر اساس اصول علمی پاستور باکتریهای آن را نابود کرده باشند.
-
HTST pasteurization, high-temperature short-time pasteurization, HTST processing
پاستوریزهسازی فرادمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی حرارتی برای کشتن ریزاندامگانهای بیماریزا با بهرهگیری از دمای بالا در زمان کوتاه
-
LTLT pasteurization, low-temperature long-time batch pasteurization treatment, holder method
پاستوریزهسازی فرودمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی حرارتی برای کشتن ریزاندامگانهای بیماریزا با بهرهگیری از دمای پایین در زمان طولانی
-
pasteurizer
پاستوریزهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی برای پاستوریزه کردن مواد
-
pasteurize
پاستوریزهکردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] عمل از بین بردن همۀ ریزاندامگانهای بیماریزا و کاهش ریزاندامگانهای غیربیماریزا در مواد
-
سازی
لغتنامه دهخدا
سازی . (حامص ) جزو دوم کلمات ، مرکب از «ساز» (نعت فاعلی مرخم ) و «ی » (حاصل مصدر) است . این کلمه اکثر به اسم ذات پیوندد و حاصل مصدر سازد بمعنی سازندگی ، بناکردن یا بعمل آوردن و استحصال و درست کردن چیزی ، و عمل و حرفه و شغل سازنده ٔ آن ، چون گری و کار...
-
عشوه سازی
لغتنامه دهخدا
عشوه سازی . [ ع ِش ْ وَ / وِ ] (حامص مرکب ) عمل و حالت عشوه ساز. عشوه زنی . عشوه کاری . (فرهنگ فارسی معین ). کرشمه و دلفریبی . (ناظم الاطباء).
-
عیش سازی
لغتنامه دهخدا
عیش سازی . [ ع َ / ع ِ ] (حامص مرکب ) کامیابی و تمتع و شادی و خوشی . (ناظم الاطباء) : چو دوری چند رفت از عیش سازی پدید آمد نشان بوس و بازی .نظامی .
-
عینک سازی
لغتنامه دهخدا
عینک سازی . [ ع َ / ع ِ ن َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل عینک ساز. || (اِ مرکب ) دکان و مغازه ٔ عینک ساز. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عینک شود.
-
کبریت سازی
لغتنامه دهخدا
کبریت سازی . [ ک ِ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل کبریت ساز. (فرهنگ فارسی معین ). کار سازنده ٔ کبریت . || (اِ مرکب ) محل و دکان کبریت ساز. (فرهنگ فارسی معین ). جایی که در آن کبریت سازند.- کارخانه ٔ کبریت سازی ؛کارگاهی که آنجا با ابزارها و دستگاههای مخصوص ...
-
کمپوت سازی
لغتنامه دهخدا
کمپوت سازی . [ ک ُ ] (حامص مرکب ) ساختن و تهیه کردن کمپوت . و رجوع به کمپوت شود. || (اِ مرکب ) کارخانه ای که در آنجا کمپوت سازند.