کبریت سازی . [ ک ِ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل کبریت ساز. (فرهنگ فارسی معین ). کار سازنده ٔ کبریت . || (اِ مرکب ) محل و دکان کبریت ساز. (فرهنگ فارسی معین ). جایی که در آن کبریت سازند.
- کارخانه ٔ کبریت سازی ؛کارگاهی که آنجا با ابزارها و دستگاههای مخصوص کبریت آماده کنند و سازند. تا چند سال قبل کارخانه های کبریت سازی در ایران از کارگاههای کوچک تشکیل میگردید ولی اخیراً یکی بعد از دیگری توسعه داده شده و به صورت کارخانه های مجهز درآمده است . (از کتاب ایرانشهر ج 2 ص 1870).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.