کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پابه پا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پابه پا
/pābepā/
معنی
۱. قدمبهقدم.
۲. [مجاز] برابر.
۳. [مجاز] همراه.
〈 پابهپا بردن: (مصدر متعدی) دست کسی را گرفتن و او را با خود راه بردن.
〈 پابهپا کردن: (مصدر لازم) [عامیانه]
۱. اینپا و آنپا کردن.
۲. [مجاز] مسامحه کردن.
۳. [مجاز] مردد بودن؛ درنگ کردن در کاری یا رفتن به طرفی.
۴. (مصدر متعدی) (حسابداری) قرض و طلب خود را با دیگری برابر ساختن و طلب او را بابت طلب خود قبول کردن؛ تهاتر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پابه پا
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ق مر.) 1 - قدم به قدم . 2 - برابر، همراه .
-
پابه پا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) pābepā ۱. قدمبهقدم.۲. [مجاز] برابر.۳. [مجاز] همراه.〈 پابهپا بردن: (مصدر متعدی) دست کسی را گرفتن و او را با خود راه بردن.〈 پابهپا کردن: (مصدر لازم) [عامیانه]۱. اینپا و آنپا کردن.۲. [مجاز] مسامحه کردن.۳. [مجاز] مردد بودن؛ درنگ کرد...
-
واژههای مشابه
-
down calving
پابهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] وضعیت گاوی که نزدیک به زایمان است
-
پابه ماه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه، مجاز] pābemāh ویژگی انسان یا حیوانی آبستن که در ماه آخر بارداری باشد.
-
down calver
گاو پابهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] گاوی که زایمان آن نزدیک است
-
جستوجو در متن
-
زانو
لغتنامه دهخدا
زانو. (اِ) ترجمه ٔ رکبه . (آنندراج ). محل اتصال ساق و ران پا. در پهلوی : زانوک ، در اوستا: ژنو و درسنسکریت : جانو بوده است . (فرهنگ نظام ). دکتر معین در حاشیه ٔ برهان قاطع آرد: زانو به ضم سوم ، پهلوی : زانوک از ایرانی باستان : زنوکه ، هندی باستان : ج...