کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يُحِبُّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
يُحِبُّ
فرهنگ واژگان قرآن
دوست دارد
-
واژههای مشابه
-
لَا يُحِبُّ
فرهنگ واژگان قرآن
دوست ندارد
-
ان اﷲ یحب الصابرین
لغتنامه دهخدا
ان اﷲ یحب الصابرین . [ اِن ْ ن َل ْ لا هََ ی ُ ح ِب ْ بُص ْ صا ب ِ ] (عربی ، جمله ) این جمله را مأمومین دیرمانده بآواز بلند گویند تا امام رکعت اول نماز را دراز کشد و مأمومین درک آن رکعت توانند کرد. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
يَهَبُ
فرهنگ واژگان قرآن
عطا می کند - می بخشد
-
جستوجو در متن
-
حیی
لغتنامه دهخدا
حیی . [ ح َ یی ی ] (ع ص ) صاحب شرم . (منتهی الارب ). شرمگین . باشرم . قال رسول اﷲ (ص ) : ان اﷲ عزوجل یحب ان یری اثرنعمته علی عبده و یکره البؤس و التباؤس و یحب الحیی العلیم العفیف . (تاریخ اصفهان ابونعیم ج 1 ص 78).
-
احشن
لغتنامه دهخدا
احشن . [ اَ ش َ ] (ع ن تف ) قال ضراربن عمر: کان [ علی بن ابیطالب ] و اﷲ صوّاماً بالنهار و قوّاماً باللیل یُحب ّ من اللباس اخشنه و من الطعام احشنه .
-
مقسط
لغتنامه دهخدا
مقسط. [ م ُ س ِ ] (ع ص ) دادگر. (مهذب الاسماء) (دهار). عادل و دادگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). راست بخش . (السامی ) (مهذب الاسماء). ج ، مقسطین : فاصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا ان اﷲ یحب المقسطین . (قرآن 9/49). و ان حکمت فاحکم بینهم بالقسط ان اﷲ یحب ...
-
هاتف غیبی
لغتنامه دهخدا
هاتف غیبی . [ ت ِ ف ِ غ َ/ غ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هاتف غیب : و هاتف غیبی بالقاء فحوای بشارت مؤدای : اًن اﷲ یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کأنَّهم بنیان مرصوص ... (حبیب السیر ج 3 ص 475).
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) محدث است . ابن قتیبة، در عیون الاخبار آرد که ابی اسحاق از حارث و او از علی (ع ) روایت کند که گفت : «مثل المؤمن الذی یقراء القرآن مثل الاترجة ریحها طیب و طعمها طیب ، و مثل المؤمن الذی لا یقراء القرآن مثل التمرة طعمها طَیب ولاریح...
-
سفساف
لغتنامه دهخدا
سفساف . [ س َ ] (ع ص ، اِ) بلایه و هیچکاره از هر چیزی . (آنندراج ) (منتهی الارب ) : سلطان جلال الدین این معنی فرمود که یلدرجی را از حضیض ضیعت به اوج رفعت و از پایه ٔ سفساف بدرجه ٔ ذروه ٔ استراحت رسانیدم . (جهانگشای جوینی ). || کار حقیر. (آنندراج ) (م...
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (ع ص ) ج ، کُظَّم . (منتهی الارب ). و کاظمین . خاموش و فروخورنده ٔ خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حلیم و بردبار. ساکت : الذین ینفقون فی السراء والضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و اﷲ یحب المحسنین . (قرآن 134/3). و انذزهم یوم ...
-
مرصوص
لغتنامه دهخدا
مرصوص . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رَص ّ. رجوع به رص شود. استوار کرده شده .(غیاث ) (آنندراج ). استوار. محکم . متصل . منضم . پیوسته : اساس آن خصوصیت بغایت محکم و مرصوص (جامعالتواریخ رشیدی ). || بنیادی استوار. (منتهی الارب ). بنای به ارزیز برآور...