کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وندیداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وندیداد
/vandidād/
معنی
یکی از بخشهای پنجگانۀ اوستا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وندیداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: vandidād) (اوستایی) به معنی قانون ضد (علیه) دیو ؛ وندیداد یکی از پنج بخش اوستای موجود است ولی در مراسم دینی خوانده نمیشود .
-
وندیداد
لغتنامه دهخدا
وندیداد. [ وَ ](اِخ ) (آئین ضد دیوان ) از آفرینش جهان و پاکیزگی و طهارت و نگهبانی آب و پرهیز از مردار و کفاره و جز آن بحث میکند و بخشی از اوستای فعلی است . (یادداشت مرحوم دهخدا). نسکی است از نسک های کتاب ژند و پاژند یعنی قسمی است از اقسام آن کتاب . (...
-
وندیداد
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ په . ] (اِ.) قانون ضد دیو؛ نامِ نوزدهمین نسک از اوستای قدیم که شامل بیست دو بخش یا فرگرد است .
-
وندیداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) vandidād یکی از بخشهای پنجگانۀ اوستا.
-
جستوجو در متن
-
فرگرد
فرهنگ فارسی معین
(فَ رْ گَ) (اِ.) هر یک از فصول کتاب وندیداد.
-
فرگرد
لغتنامه دهخدا
فرگرد. [ ف َ گ َ ] (اِ)هر فصل از کتاب وندیداد را گویند که یکی از پنج بخش اوستای موجود است . رجوع به یسنا حاشیه ٔ ص 27 شود.
-
گو
لغتنامه دهخدا
گو. [ گ َ وَ ] (اِخ ) نامی است که در اوستا (فرگرد اول وندیداد) به سرزمین سغد داده شده است . رجوع به فرهنگ ایران باستان پورداود ج 1 ص 185 و 285 شود.
-
اوستا
فرهنگ فارسی معین
(اَ وِ) (اِ.) کتاب دینی زرتشتیان که شامل پنج بخش می باشد. 1 - یسنا. 2 - اوستا، ویسپَرد. 3 - وَندیداد. 4 - یشتا. 5 - خرده اوستا.
-
تنافور
لغتنامه دهخدا
تنافور. [ ت َ ] (اِ) مقداری از گناهان باشد به شریعت زردشت . (برهان ). محکوم بسبب گناهان در دین زرتشتی . (فرهنگ فارسی معین ). بمعنی گناه اندک بر وفق شریعت زردشت چنانکه ما صغیره گوییم . (انجمن آرا) (آنندراج ). مقداری از گناهان و گناهان صغیره . (ناظم ال...
-
پیریکاس
لغتنامه دهخدا
پیریکاس . (اِخ )کلمه در وندیداد معنی جاودان از جنود اهرمن (انگره مینیو = خرد خبیث ) دارد. (ترجمه ٔ ایران در زمان ساسانیان چ 1 ص 17). و رجوع شود به ترجمه ٔ ایران چ 2 ص 48.
-
کاپول
لغتنامه دهخدا
کاپول . (اِخ ) نام قدیم کشورکابل . از جاهائی که از گرشاسب اطلاعی به دست می آید بند اول فرگرد نهم وندیداد است که گوید: «هفتمین کشوری که من اهورمزدا بیافریدم واکرته میباشد اهریمن بدکنش در آنجا خنه ثئیتی پری را که بگرشاسب پیوست بیافرید» واکرته اسم قدیم ...
-
پ اوروشسپ
لغتنامه دهخدا
پ اوروشسپ . [ پ ُ ش َ پ َ ] (اِخ ) صورت اوستائی نام پدر زرتشت است . این اسم مرکب است از صفت (پ ُاوروش َ) بمعنی پیر چنانکه در وندیداد فرگرد 7 فقره ٔ 57 آمده است و از کلمه ٔ اسپ و معنی ترکیبی پ اوروشسپ دارنده ٔ اسپ پیر است . در آبان یشت فقره ٔ18 زرتشت ...
-
واکرته
لغتنامه دهخدا
واکرته . [ ک ِ رِ ت َ ] (اِخ ) اسم قدیم کشور کابل است ، در بند اول فرگرد نهم وندیداد آمده : «در هفتمین کشوری که اهورامزدا بیافرید واکرته می باشد اهریمن بدکنش در آنجا خنه ئیتی پری را که به گرشاسب پیوست بیافرید». (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی...
-
کاب
لغتنامه دهخدا
کاب . (اِخ ) ریچارد. وی یکی از نسخه های وندیداد را که جرج بوچیر (یا باوچر) از پارسیان هند در سال 1718 م . به دست آورد، در سال 1723 به انگلستان برد و به کتابخانه ٔ بودلین تقدیم نمود. این نسخه هنوز در همان کتابخانه به این علامت و شماره محفوظ است 321 .O...