وندیداد. [ وَ ](اِخ ) (آئین ضد دیوان ) از آفرینش جهان و پاکیزگی و طهارت و نگهبانی آب و پرهیز از مردار و کفاره و جز آن بحث میکند و بخشی از اوستای فعلی است . (یادداشت مرحوم دهخدا). نسکی است از نسک های کتاب ژند و پاژند یعنی قسمی است از اقسام آن کتاب . (آنندراج ) (برهان ). مرکب از سه جزء: وی به معنی ضد، دئوه به معنی دیو، داته به معنی داد و قانون ، جمعاً یعنی قانون ضد (علیه ) دیو. وندیداد یکی از پنج بخش اوستای موجود است ولی در مراسم دینی خوانده نمی شود. مندرجات آن مختلف است . هر فصل از آن را فرگرد گویند و مجموعاً شامل 22 فرگرد است . فرگرد اول در آفرینش زمین و کشورها، دوم داستان جم «یمه »، سوم خوشی و ناخوشی جهان ... اما غالب مطالب فرگردها تا فرگرد 21 درقوانین مذهبی و احکام دینی است از قبیل سوگند خوردن و پیمان داشتن و عهد شکستن و نظافت و غسل و تطهیر وپاک نگاه داشتن آب و آداب دخمه و اجتناب از لاشه و مردار و توبه و کفاره و درباره ٔ مزد پزشک و در موضوع پیشوایان درست و دروغین و آداب ناخن چیدن و بریدن موو شرحی درباره ٔ خروس که در بامدادان بانگ زند و مردم را به تسبیح و ستایش یزدان خواند و درباره ٔ زن دشتان (حایض ) و خصائص سگ و عزیز داشتن آن گفت وگو شده است . در فرگرد 22 از آوردن اهریمن 99999 ناخوشی را و در برابر آن آوردن پیک ایزدی 99999 درمان برای آنها سخن رانده شده است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین از پورداود، گاتها چ 1 ص 57 و مزدیسنا به قلم معین ص 129).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.