کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وقیعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وقیعه
/vaqi'e/
معنی
= وقیعت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وقیعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: وقیعَة، جمع: وَقائِع] [قدیمی] vaqi'e = وقیعت
-
واژههای مشابه
-
وقیعة
لغتنامه دهخدا
وقیعة. [ وَ ع َ ] (ع اِ) وقیعت . آسیب کارزار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). صدمه ٔ جنگ . (اقرب الموارد). || خنور از شاخ خرما که در وی جامه و جز آن نهند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || گوآب در سنگ که آب بایستد در آن . (مهذب الاسماء). چاهک کوه یا زمین نرم ...
-
جستوجو در متن
-
وقایع
فرهنگ فارسی معین
(وَ ی ) [ ع . وقائع ] (اِ.) جِ وقیعه ؛ حوادث ، سرگذشت ها.
-
وقیعت
فرهنگ فارسی معین
(وَ عَ) [ ع . وقیعة ] (اِ.) 1 - آسیب جنگ ، کارزار. ج . وقایع . 2 - غیبت ، بدگویی .
-
وقاع
لغتنامه دهخدا
وقاع . [ وِ ] (ع مص ) مواقعه . درافتادن . (دهار). || جماع کردن . آرمیدن با زن . نزدیکی کردن . مخالطت نمودن با زن . مقاربت کردن . مجامعت نمودن با زن . (منتهی الارب ). || (اِمص ) مجامعت . جماع . مقاربت . آمیزش . آمیغ. آمیغه . (یادداشت مرحوم دهخدا). || ...
-
نقیصة
لغتنامه دهخدا
نقیصة. [ ن َ ص َ ] (ع اِ) سخن چینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن چینی در میان مردم . (ناظم الاطباء). وقیعة. (از اقرب الموارد). || عیب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || خوی زشت یا سست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خصلت بد...
-
غیبة
لغتنامه دهخدا
غیبة. [ ب َ ] (ع مص ) درآمدن چیزی در چیزی . (از منتهی الارب ). فرورفتن چیزی در چیزی و پوشیده شدن . غِیابة. غُیوبة.غِیاب . غَیاب . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) بدگویی در پس کسی . اسم است اغتیاب را. غیبة در صورتی گویند که راست باشد و اگر دروغ باشد بهت...
-
وقایع
لغتنامه دهخدا
وقایع. [ وَ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ وقیعة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).- وقایع العرب ؛ ایام حروب و اخبار ایشان . (از منتهی الارب ). روزهای جنگ تازیان و داستانهای تازیان . (ناظم الاطباء). اخبار کارزارها. (غیاث اللغات ) (آنندراج )...
-
وقیعت
لغتنامه دهخدا
وقیعت . [ وَ ع َ ] (ع اِمص ) غیبت مردم . (از اقرب الموارد). || ملامت و عیب گویی از عقب مردم ، و غمازی . (غیاث اللغات از منتخب ): زبانها به وقیعت او در مجلس سلطان روان شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). اما اگر دعاوی دروغ که خصمان ایشان بر ایشان کنند از شتم ...
-
بدگویی
لغتنامه دهخدا
بدگویی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) بدحرفی . غیبت و تهمت و افترا. (ناظم الاطباء). ذم . وقیعه . نقیض ستایش . (یادداشت مؤلف ) : نه بدگفتم نه بدگوییست کارم وگر گفتم یکی را صدهزارم . نظامی .- امثال : عاقبت بدگویی دشمنی است .- بدگویی کردن ؛ عیب و نقص کسی را...
-
جنب
لغتنامه دهخدا
جنب . [ جَمْب ْ ] (ع اِ) پهلو. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، جُنوب ، جَنائب (منتهی الارب )، اَجناب . (اقرب الموارد).- در جنب ِ ؛ قیاس به : این جهان در جنب فکرتهای ماهمچو اندر جنب دریا ساغر است . ناصرخسرو.در جنب رای روشن...
-
حرب
لغتنامه دهخدا
حرب . [ ح َ ] (ع اِ) نبرد. ناورد. آورد. ستیز. رزم . کارزار. (مهذب الاسماء). جنگ .(ترجمان عادل ). مقابل صلح . کین . کینه . معرکه . وقیعه . وقعت . مقاتله . وغا. ام صبار. (المرصع). ام صبور. ام قسطل . (المرصع). پرخاش . پیکار. ج ، حُروب : پیامی بدادی به آ...
-
کارزار
لغتنامه دهخدا
کارزار. (اِ مرکب ) میدان جنگ . (ناظم الاطباء). || جنگ و جدال . (جهانگیری ) (برهان ). جنگ و مقابله چرا که آن محل کثرت کار و حرکات مردم است . (غیاث ).بمعنی جنگ و در اصل مرکب از کار که بمعنی جنگ است و زار که افاده ٔ انبوهی کند مانند مرغزار و لاله زار یع...