کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
والامنش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
والامنش
/vālāmaneš/
معنی
ویژگی آن که طبیعت عالی دارد؛ بلندطبع.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
dignified, noble
-
جستوجوی دقیق
-
والامنش
لغتنامه دهخدا
والامنش . [ م َ ن ِ ] (ص مرکب ) کسی که طبیعت وی عالی بود. (ناظم الاطباء). عالی طبع. بلندطبع. صاحب طبع بلند. بلندطبیعت : بفرمود خسرو که بنهید خوان بزرگان والامنش را بخوان . فردوسی .والامنشی که پشت در پشت آگاه بر شاه جهان عزیز و بر صاحب شاه .منوچهری .
-
والامنش
فرهنگ فارسی معین
(مَ ن ) (ص مر.) بلندطبع .
-
والامنش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] vālāmaneš ویژگی آن که طبیعت عالی دارد؛ بلندطبع.
-
جستوجو در متن
-
والا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) vālā ۱. بالا؛ بلند.۲. بلندمرتبه: ◻︎ چو هامون دشمنانت پست بادند / چو گردون دوستان والا همه سال (رودکی: ۵۲۵).۳. برتر؛ بلند؛ بزرگ (در ترکیب با کلمۀ دیگر): والاتبار، والاجاه، والاحضرت، والاقدر، والامنش، والانژاد، والاهمت.
-
منش
لغتنامه دهخدا
منش . [ م َ ن ِ ] (اِ) خوی و طبیعت ، چه منشی به معنی طبیعی است . (برهان ) (غیاث ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). خوی و طبع و طبیعت و خصلت و نهاد و سرشت . (ناظم الاطباء). فطرت . طینت . جبلت . عادت . (یادداشت مرحوم دهخدا) : به هر نیک و بد هر دوان یک منش به...