کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هلان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هلان
لغتنامه دهخدا
هلان . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بستان آباد شهرستان تبریز که 468 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصولش غله ، یونجه و سیب زمینی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
هلان
لغتنامه دهخدا
هلان . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان اهر که 178 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ها و محصول عمده اش غله و کاردستی مردم گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
هلان
لغتنامه دهخدا
هلان . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش هوراند شهرستان اهر که 123 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ومحصول عمده اش غله ، پنبه ، برنج و سردرختی و کاردستی مردم فرش بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
هلان
لغتنامه دهخدا
هلان . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش هوراند شهرستان اهر که 14 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
واژههای همآوا
-
حلان
لغتنامه دهخدا
حلان . [ ح ُل ْ لا ] (ع اِ) آنچه سوگند را بگشاید: یقال اعطه حلان یمینه اَی ما یحللها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بزغاله و بره یا خاص است ببچه ای که شکم مادرش کفانیده بیرون آرند. (منتهی الارب ). بچه ٔ بز و گوسفند. (آنندراج ). بچه ٔ گوسپند. ج ، ...
-
جستوجو در متن
-
هلانی
لغتنامه دهخدا
هلانی . [ هَِ ] (ص نسبی ) منسوب به بنی هلان . (سمعانی ).