کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نُصْبٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نُصْبٍ
فرهنگ واژگان قرآن
رنج و خستگي که از خارج به آدمي روکند
-
واژههای مشابه
-
نصب
لغتنامه دهخدا
نصب .[ ن َ ص َ ] (ع اِ) ج ِ نصبة به معنی آنچه که شناسائی راه را نصب کنند. (از المنجد). رجوع به نُصبَة شود.
-
نصب
لغتنامه دهخدا
نصب . [ ن َ ص َ ] (ع اِ) نشان برپای کرده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عَلَم منصوب . (متن اللغة). || آنچه برپا کنند بهر پرستش . (غیاث اللغات ). نُصُب . نَصب . (غیاث اللغات ). || بت . (غیاث اللغات ). نَصب . جبت . بُدّ. طاغوت . صنم . وثن . (یادداشت ...
-
نصب
لغتنامه دهخدا
نصب . [ ن َ ص ِ ] (ع ص ) بیمار دردگین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (متن اللغة). مریض . موجوع . (المنجد).
-
نصب
لغتنامه دهخدا
نصب . [ ن ِ ] (ع اِ) بهره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نصیب . (ناظم الاطباء) (متن اللغة). قسمت . (ناظم الاطباء). حظ. (متن اللغة) (المنجد). لغتی است در نصیب . (المنجد).
-
نصب
لغتنامه دهخدا
نصب . [ ن ُ ] (ع اِ) بیماری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). داء. (المنجد). نُصُب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سختی . بدی . بلا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بلاء. (المنجد). نُصُب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قوله تعالی : ا...
-
نصب
لغتنامه دهخدا
نصب . [ ن ُ ص ُ] (ع اِ) نُصب . رجوع به نُصب شود. || ج ِ نصاب . رجوع به نِصاب شود. || ج ِ نصیب . (متن اللغة). || ج ِ نصیبة. (متن اللغة). || ج ِ نَصِب است . (المنجد). || نَصب هرچه برپای کرده شود برای عبادت از بتان و غیر آن . (ترجمان علامه جرجانی ص 99)....
-
نصب
لغتنامه دهخدا
نصب . [ن َ ] (ع اِ) بیماری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). داء. (متن اللغة) (المنجد). نُصب . نُصُب . (متن اللغة). || سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بلاء. (المنجد) (متن اللغة). شر. تعب . (متن اللغة). نُصب . نُصُب . (مت...
-
نصب
واژگان مترادف و متضاد
۱. برپایی ۲. انتصاب، برگماری، گمارش، منصوب ≠ عزل
-
نصب
فرهنگ واژههای سره
کارگزاری، کارگزاشتن
-
نصب
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) قرار دادن ، جا کردن . 2 - گماشتن . 3 - (اِ.) علامتی از اِعراب که حرف آخر کلمه صدای فتحه می دهد.
-
نصب
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بلا، سختی . 2 - خستگی ، فرسودگی .
-
نصب
دیکشنری عربی به فارسی
مقبره , بقعه , بناي ياد بود , بناي يادگاري , لوحه تاريخي , اثر تاريخي
-
نصب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] nasb ۱. برپا کردن؛ برقرار کردن.۲. گماشتن.