نصب . [ ن ُ ] (ع اِ) بیماری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). داء. (المنجد). نُصُب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سختی . بدی . بلا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بلاء. (المنجد). نُصُب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قوله تعالی : انی مسنی الشیطان بنصب و عذاب . (منتهی الارب ). || عَلَم . نشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نُصُب . (منتهی الارب ). || سنگ ها که نشانه های راه کنند. (فرهنگ خطی ). || آنچه برپای کنند به جهت پرستش از سنگ وجز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نُصُب . (منتهی الارب ). به معنی اصنام منصوبه برای عبادت وسنگهای نصب شده برای قربانی بت ها. (معجم البلدان ).
- نُصب عین ؛منظور نظر. (منتهی الارب ). در نظر. (ناظم الاطباء). پیش چشم . (المنجد). نَصب ِ عَین . (منتهی الارب ). و نیز رجوع به نصب العین شود.
- اهل النصب ؛ ناصبة. نواصب . آنان که بر دشمنی علی بن ابی طالب روند و اینان گروهی از خوارجند و نسبة بدیشان ناصبی است . (معجم متن اللغة). رجوع به ناصبی شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.