کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نُبَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نُبَ
لهجه و گویش گنابادی
noba در گویش گنابادی یعنی دفعه ، من بعد ، بعد از این
-
واژههای مشابه
-
نب
لغتنامه دهخدا
نب . [ ن َب ب ] (ع مص ) بانگ کردن تکه وقت هیجان و دویدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). صیحه زدن در هیجان . (از اقرب الموارد) (از المنجد): نب التیس نُباباً؛ بانگ کرد وقت هیجان و دوید. (منتهی الارب ). صاح عند الهیاج و السفاد؛ طلب النکاح . (معجم متن ال...
-
نب
واژهنامه آزاد
نُبَ:(noba) در گویش گنابادی یعنی دفعه ، من بعد ، بعد از این
-
نب نب
لغتنامه دهخدا
نب نب . [ ن ِ ن ِ ] (اِ) نام میوه گونه های آکامیا باشد. رجوع به کِرِت شود. (یادداشت مؤلف ).
-
نب ء
لغتنامه دهخدا
نب ء. [ ن َب ْءْ] (ع مص ) آشکار شدن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || برآمدن . (از منتهی الارب ). طالع شدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد) (معجم متن اللغة). || بلند گردیدن . (از منتهی الارب ) (از المنجد) (ازاقرب الموارد). || رفتن از جای به جای . (آن...
-
واژههای همآوا
-
نب
لغتنامه دهخدا
نب . [ ن َب ب ] (ع مص ) بانگ کردن تکه وقت هیجان و دویدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). صیحه زدن در هیجان . (از اقرب الموارد) (از المنجد): نب التیس نُباباً؛ بانگ کرد وقت هیجان و دوید. (منتهی الارب ). صاح عند الهیاج و السفاد؛ طلب النکاح . (معجم متن ال...
-
نب
واژهنامه آزاد
نُبَ:(noba) در گویش گنابادی یعنی دفعه ، من بعد ، بعد از این
-
جستوجو در متن
-
بزرگ منشی
واژهنامه آزاد
نب.
-
نبوء
لغتنامه دهخدا
نبوء. [ ن ُ ] (ع مص ) نب ء. رجوع به نب ء شود.
-
نبیب
لغتنامه دهخدا
نبیب . [ ن َ ] (ع مص ) نَب ّ. (از منتهی الارب ). نباب . (از اقرب الموارد). رجوع به نب شود.
-
نباب
لغتنامه دهخدا
نباب . [ن ُ ] (ع مص ) نبیب . نب . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). رجوع به نَب ّ شود.
-
پونیس
لغتنامه دهخدا
پونیس . [پ ُ] (اِخ ) قبیله ای هندی (سرخ پوست ) در ممالک متحده ٔ امریکا (نِب راسکا).