کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمونه بردار قطرۀ اَبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
reference template, template 2
نمونۀ مرجع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهدادههای موجود در سامانۀ امنیتی که مشخصههای مربوط به هویت خاصی را نشان میدهد
-
wet mount, wet preparation
نمونۀ مرطوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی آمادهسازی در ریزبین که در آن نمونۀ مایع را بین تیغه و تیغک قرار میدهند
-
composite sample
نمونۀ مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخلوطی از تکنمونهها که در فواصل زمانی معین از آب یا فاضلاب یا پسماند گرفته میشود
-
sample space
فضای نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] مجموعۀ همۀ برآمدهای (outcomes) ممکن یک آزمایش تصادفی
-
sample unit
واحد نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] واحد پایه در پژوهشهای باستانشناختی که زیرمجموعۀ قلمرو دادههاست
-
sample plot, sample unit
قطعهنمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطعهای از جنگل که بهعنوان نمونهای از پهنهای بزرگتر انتخاب میشود
-
clip plot
کَرت نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] قطعۀ کوچکی از زمین که برای اندازهگیری محصول در شرایط مختلف به کار رود
-
نمونه شدن
لغتنامه دهخدا
نمونه شدن . [ ن ُ / ن ِ مو ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نابه کار شدن . از رواج و رونق افتادن : کتاب و کلک همه کاتبان نمونه شودچو کلک او بنگارد صحیفه های کتاب . معزی . || باژگونه شدن . باطل شدن . تباه گشتن : ز رهنمون بدی نیک ترس خاقانی که رهنمون چو ب...
-
نمونه کردن
لغتنامه دهخدا
نمونه کردن . [ ن ُ / ن ِ مو ن َ/ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرمشق قرار دادن . الگو گرفتن . قدوه و پیشوا کردن . (یادداشت مؤلف ) : زندگانی چگونه باید کردچه کسان را نمونه باید کرد؟ اوحدی . || تباه کردن . زشت کردن : ونجنک را همی نمونه کنددر گلستان به زلف و...
-
نمونه سازی
لغتنامه دهخدا
نمونه سازی . [ ن ُ / ن ِ مو ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) اولین نمونه ٔ یک رسم ، نقاشی یا طرحی معماری که فقط معرف تقسیمات عمده ٔ آن است . (فرهنگ فارسی معین ). ساختن یک یا چند عدد از مصنوعی به عنوان نمونه برای مشاهده و تصویب سفارش دهنده ، تا پس از موافقت ا...
-
sample stabilization
تثبیت نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایند به حداقل رساندن تغییرات ویژگیهای نمونه با افزودن مواد شیمیایی یا تغییر در شرایط فیزیکی یا هر دو، از زمان نمونهبرداری تا زمان آزمایش
-
allocation of a sample
تخصیص نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] تخصیص قسمتهایی از نمونه به طبقههایی از زیرجامعهها در نمونهگیری تصادفی طبقهای
-
transect
خطنمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوارنمونۀ بسیار باریکی که در میان پوشش گیاهی مورد مطالعه قرار دارد
-
sample size
اندازۀ نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] تعداد عناصر موجود در نمونه
-
نمونه وسرمشق
دیکشنری فارسی به عربی
نموذجي