کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقائص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نقائص
لغتنامه دهخدا
نقائص . [ ن َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ نقیصة. رجوع به نقیصة و نیز رجوع به نقایص شود.
-
جستوجو در متن
-
نقایص
فرهنگ فارسی معین
(نَ یِ) [ ع . نقائص ] (اِ.) جِ نقیصه ؛ کاستی ها، عیب ها.
-
نقایص
لغتنامه دهخدا
نقایص . [ ن َ ی ِ ] (ع اِ) نقائص . ج ِ نقیصه . رجوع به نقیصه و نقائص شود : کجا ز عیب ملوک زمانه یاد کنندبری بود ز نقایص چو خالق سبحان .فرخی .
-
نواقص
لغتنامه دهخدا
نواقص . [ ن َ ق ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناقصة. رجوع به ناقصة شود. || در تداول بجای نقائص (ج ِ نقیصة) مستعمل است .
-
عیب شمردن
لغتنامه دهخدا
عیب شمردن . [ ع َ / ع ِ ش ِ / ش ُ م َ / م ُ دَ ] (مص مرکب ) عیب گرفتن . بد شمردن نقائص و بدیها : سعدی دلاوری و زبان آوری مکن تا عیب نشمرند بزرگان خرده دان .سعدی .
-
عیب شمار
لغتنامه دهخدا
عیب شمار. [ ع َ / ع ِ ش ُ ] (نف مرکب ) عیب شمارنده . آنکه عیب ها و نقائص دیگران برمی شمارد : من که چنین عیب شمار توام در بد و نیک آینه دار توام .نظامی .
-
ژوونالیس
لغتنامه دهخدا
ژوونالیس . [ وِ ] (اِخ ) نام یکی از شعرای باستانی روم ، متولد در حدود سال 42 و متوفی در حدود سال 125 م . این شاعر غالباً در اشعار خویش نقائص اخلاقی مردم روم و قبایح اعمال بزرگان آن سرزمین را تشریح کرده است . (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 481).
-
نقیصة
لغتنامه دهخدا
نقیصة. [ ن َ ص َ ] (ع اِ) سخن چینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن چینی در میان مردم . (ناظم الاطباء). وقیعة. (از اقرب الموارد). || عیب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || خوی زشت یا سست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خصلت بد...
-
حاتمی
لغتنامه دهخدا
حاتمی . [ ت ِ ] (اِخ ) محمدبن حسن البغدادی مکنی به ابی عبداﷲ. از مشاهیر علما وادباء عصر خویش است او در بغداد بتدریس و افاده اشتغال داشت و در سنه ٔ 388 هَ . ق . درگذشت و آنگاه که وی صحبت شاعر مشهور متنبی را دریافت چون متنبی چنانکه باید حرمت او نداشت ح...
-
وضوء
لغتنامه دهخدا
وضوء. [ وُ ] (ع اِ) آبدست . (منتهی الارب ). آب وضو. (ناظم الاطباء). || (مص ) عمل دست نماز گرفتن . (ناظم الاطباء). آب دست کردن (ناظم الاطباء)، و آن شستن اعضای وضو و مسح سر است ، و گاهی شستن بعض اعضاء را هم وضو نامند. قیل و منه من مس ذکره فلیتوضاء؛ ای ...
-
ژوستن
لغتنامه دهخدا
ژوستن . [ ت َ ] (اِخ ) نام مورخ لاتینی در قرن دوم میلادی . زمان زندگانی این مورخ درست معلوم نیست و تصور میکنند که در زمان آنتونن ها بخصوص آنتونن لوپیو (مقدس ) زندگانی میکرده است (یعنی تقریباً بین 138 و 161 م .). با وجود این راجع به زمان او بعضی تا قر...
-
خالق
لغتنامه دهخدا
خالق . [ ل ِ ] (ع ص ) نو بیرون آورنده بر مثال سابق . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). آفریدگار. (مهذب الاسماء). آفریننده . مقابل مخلوق . مُوجِد. مُبدِع بوجودآورنده . فاطر. ج ، خالقون ، خالقین : هل من خالق غیر اﷲ. (قرآن 3/35). || از صفات باری...
-
تقدیس
لغتنامه دهخدا
تقدیس . [ ت َ ] (ع مص ) پاک کردن . (زوزنی ) (دهار). تطهیر. (تعریفات جرجانی ). پاکیزه کردن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پاک کردن خدای تعالی کسی را. (از اقرب الموارد). || به پاکی صفت کردن . (زوزنی ). خدای را به پاکی صفت کر...
-
تسبیح
لغتنامه دهخدا
تسبیح . [ ت َ ] (ع مص ) خدای را به پاکی یاد کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). به پاکی یاد کردن و صفت کردن خدای را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). به پاکی خدا را یاد کردن . (غی...