کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نطیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نطیح
لغتنامه دهخدا
نطیح . [ ن َ ] (ع ص ) بز نر که به سرون زدن بمیرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گوسپند نری که به سرون زدن مرده باشد. (ناظم الاطباء). منطوح . (المنجد). که بر اثر نطح [ شاخ زدن ] مرده باشد. (از اقرب الموارد) (از المنجد). و تأنیث آن نطیحة است . (از متن ال...
-
واژههای مشابه
-
دائره ٔ نطیح
لغتنامه دهخدا
دائره ٔ نطیح . [ ءِ رَ / رِ ی ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دائره ٔ پیشانی اسب وآن مکروه است . (منتهی الارب ). و هی الدائرة الثالثة من الدوائر التی تکون فی الخیل . و هی دائرة ثانیة فی الجبهة، بان یکون فی الجبهة دائرتان . قال ابن قتیبة:و العرب یکره...
-
جستوجو در متن
-
نطاح
لغتنامه دهخدا
نطاح . [ ن َطْ طا ] (ع ص ) کبش سرون زن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کبش شاخ زن . (از متن اللغة). کثیرالنطح و معتاد به آن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). نطیح . (متن اللغة).
-
نطیحة
لغتنامه دهخدا
نطیحة. [ ن َ ح َ ] (ع ص ) گوسفندی به زخم سرون بمرده . (از مهذب الاسماء). که بر اثر نطح مرده باشد. (از اقرب الموارد). آن چهارپای که به زخم سرون مرده باشد. (از ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). حیوان که مرده باشد بواسطه ٔ آن که حیوان دیگر او را شاخ زده باش...
-
قعید
لغتنامه دهخدا
قعید. [ ق َ ] (ع ص ، اِ) ملخ که هنوز پر راست نکرده باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آن صید که از پس درآید. (مهذب الاسماء). آهو و پرنده که از پشت سر آید و بدان تطیر زنند، و این خلاف نطیح است . (اقرب الموارد). || پدر.گویند: قعیدک لاتفعلن ؛ ای با...