کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نطعیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نطعیة
لغتنامه دهخدا
نطعیة. [ ن َ عی ی َ ] (ع ص نسبی ) حروف نطعیة، تاء و دال و طاء،حروفی که مخرج آنها نطع دهان است . (از اقرب الموارد). حروفی که از کام دهن تلفظ می شوند و عبارتند از: ت ، د، ط. (از ناظم الاطباء). و نیز رجوع به نطع شود.
-
واژههای مشابه
-
حروف نطعیه
لغتنامه دهخدا
حروف نطعیه . [ ح ُ ف ِ ن َ عی ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سه حرف ط. د. ت . از 28 حرف الفباء بدین نام خوانده شده است . رجوع به حروف حلقی و نطع شود.
-
جستوجو در متن
-
حروف حلقی
لغتنامه دهخدا
حروف حلقی . [ ح ُ ف ِ ح َ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) پنج حرف از 28 حرف الفباء حلقی است و آنها ع .ح . هَ . خ . غ میباشد. || ترتیب حروف هجاءبیست وهفتگانه را بنظمی مخصوص ، ترتیب حروف حلقی نامند. در چنین دستگاه 28 حرف را به نه دسته بخش کنند:1- حروف حلقیه :...
-
ط
لغتنامه دهخدا
ط. (حرف ) نشانه ٔ حرف نوزدهم از حروف تهجی عرب . و نام آن طاء و طی و طِ است و نیز آن را طاء مشالة نامند و آن از حروف مطبقة و حروف هفت گانه ٔ مستعلیه و هم مصمتة و محقوره و مهجوره ٔ نطعیه است و در حساب جمل آن را به 9 دارند و در شمار ترتیبی نماینده ٔ عدد...
-
حروف
لغتنامه دهخدا
حروف . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حَرْف . حروف متداول خط کنونی فارسی ، سی وپنج یا سی وهفت است . رجوع به حرف و سبک شناسی ج 1 صص 188-196 شود : وآن حرفهای خطکتاب اوگوئی حروف دفتر قسطا شد. دقیقی .گشتن حال و سخن گفتن بآواز حروف زبر و زیر همه جمله بزیر قمر است . ن...
-
د
لغتنامه دهخدا
د. (حرف ) صورت حرف دهم از الفبای فارسی و هشتم از الفبای عربی و چهارم از الفبای ابجدی و نام آن دال است و گاه برای استواری ِ ضبط، دال مهمله گویند. (مقدمه ٔ برهان ). و آن از حروف ترابیه و نطعیه و قلقله و متشابهه و ملفوظی و شمسیه و مصمته و محقورة و مجزوم...
-
ت
لغتنامه دهخدا
ت . (حرف ) چهارمین حرف الفبای پارسی و سومین حرف الفبای تازی و حرف بیست و دوم از ابجد است واز حروف مسروری و از حروف هوائی است و از حروف شمسیه و ناریه و هم از حروف مرفوع و مصمته و نیز از حروف مهموسه ٔ نطعیه است ، و آنرا تای قرشت و تای مثناة فوقانی گوین...