ط. (حرف ) نشانه ٔ حرف نوزدهم از حروف تهجی عرب . و نام آن طاء و طی و طِ است و نیز آن را طاء مشالة نامند و آن از حروف مطبقة و حروف هفت گانه ٔ مستعلیه و هم مصمتة و محقوره و مهجوره ٔ نطعیه است و در حساب جمل آن را به 9 دارند و در شمار ترتیبی نماینده ٔ عدد شانزده است و در تجوید رمز وقف مطلق باشد و در کتب حدیث نشانه ٔکتاب الموطاء مالک است و در موسیقی علامت طنین است ودر نجوم نشان برج جَدی و این حرف یکی از حروف هشت گانه است که در فارسی نیامده است . لیکن در بعض کلمات فارسی برای رفع اشتباه با حرف دیگر این صورت در کتابت آید مانند: طراز و طپیدن و طپانچه و طبرستان و طافته به معنی پارچه ٔ مخصوص ابریشمین و امثال آن ، و گاهی در کتب قدیمه تلخ به معنی (مرّ) را طلخ نوشته اند.
ابدالها:
> در عربی گاه به «دال » بدل شود:
طبق = دبق .
عجالط = عجالد.
طغر = دعر.
طوران = دوران .
اجتلاط = اجتلاد.
نمط = نمد.
بطغ = بدغ .
> گاه به «فا» بدل شود:
حلط = حلف .
> گاه به «زاء» معجمه بدل شود:
عجالط = عجالز.
« در تعریب :
> بدل «دال » آید:
قنّبیط = غنبید.
> گاه بدل «تاء» منقوطه ٔمثناة باشد چون :
طبرستان = تبرستان .
طنجه = تنگه .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.