کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نزول دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اصابت یا نزول ناخوشی
دیکشنری فارسی به عربی
هجوم
-
نزول و زوال
فرهنگ گنجواژه
تحلیل رفتن.
-
زمان رسیدن و نزول چیزی
دیکشنری فارسی به عربی
خريف
-
جستوجو در متن
-
مرابحه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بهرهکاری، تنزیل، ربا، ربح، سودخوری، مرابحت، نزول ۲. ربح گرفتن، سود دادن، نزول دادن ≠ قرضالحسنه
-
discounts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخفیف، تخ-فیف، نزول، کاستن، تخفیف دادن، برات را نزول کردن
-
discounting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخفیف، کاستن، تخفیف دادن، برات را نزول کردن
-
تخفيض
دیکشنری عربی به فارسی
کاهش , تنزل قيمت پول , تخفيف , نزول , کاستن , تخفيف دادن , برات را نزول کردن , تقليل , ساده سازي
-
هابط کردن
لغتنامه دهخدا
هابط کردن . [ ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پرت کردن . انداختن . || پایین آوردن . پایین انداختن . نزول کردن . هبوط دادن . || به مجاز، خوار کردن .
-
attack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمله، یورش، تعرض، تجاوز، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی، حمله کردن، حمله کردن بر، مبادرت کردن به، تاخت کردن، مورد حمله قرار دادن، تعرض کردن
-
attacks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حملات، حمله، یورش، تعرض، تجاوز، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی، حمله کردن، حمله کردن بر، مبادرت کردن به، تاخت کردن، مورد حمله قرار دادن، تعرض کردن
-
تنزل
لغتنامه دهخدا
تنزل . [ ت َ ن َزْ زُ ] (ع مص ) فروآمدن . (زوزنی ). فرودآمدن . (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). فرودآمدن به درنگ . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). به درنگ و مهلت فرودآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به آ...
-
احجام
لغتنامه دهخدا
احجام . [ اِ ] (ع مص ) بازایستادن از بیم و خوف . واایستادن . (تاج المصادر). پسپا شدن از بیم . (منتهی الارب ). واپس شدن از کاری . (تاج المصادر). || بددلی کردن . (تاج المصادر). بددل شدن : سلطان از کثرت تعب از اقدام بازمانده و نزدیک شده که در شکال احجام...
-
رمی
لغتنامه دهخدا
رمی . [ رَم ْی ْ ] (ع مص ) انداختن چیزی از دست . (منتهی الارب ).افکندن چیزی را. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). رمایة. (اقرب الموارد). افکندن . پرتاب کردن .- رمی جمرة ؛ از مناسک حج است در نزول مِنی ̍، و آن انداختن سنگ در جمره ٔ عقبه است . جمره...
-
یاسامیشی
لغتنامه دهخدا
یاسامیشی . (مغولی ، ص ) پسندیده . (فرهنگ وصاف از آنندراج ). || (اِ) سرانجام کارها. (فرهنگ وصاف از آنندراج ). نظم . آراستگی . (فرهنگ فارسی معین ). تدبیر و کارسازی . (فرهنگ وصاف از آنندراج ). کارسازی . سپاه و منظم و مرتب داشتن آن . سامان سپاه کردن : ام...
-
تسلیم
لغتنامه دهخدا
تسلیم . [ت َ ] (ع مص ) سلام کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی )(ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). سلام دادن . (دهار). سلام و تحیت و تکریم . (ناظم ا...