کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ندیم لکهنوئی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ندیم لکهنوئی
لغتنامه دهخدا
ندیم لکهنوئی . [ ن َ م ِ ل َ هََ ] (اِخ ) شیوغلام . از پارسی گویان هند است و به روایت مؤلف صبح گلشن ، در ملازمت محسن الدوله بهادر داماد پادشاه اود به سر می برده . او راست :سودا به کوه و دشت صلا می دهد مراهر لاله ای پیاله جدا می دهد مرا.ما و مجنون هم...
-
واژههای مشابه
-
ندیم اصفهانی
لغتنامه دهخدا
ندیم اصفهانی .[ ن َ م ِ اِ ف َ ] (اِخ ) ملامحمد روضه خوان . به روایت مؤلف صبح گلشن از دیار خود رخت عزیمت به هندوستان کشیده در لکهنو به ملازمت وزیر آصف الدوله بهادر (متوفی 1150 هَ . ق .) رسیده است . در رثای آصف الدوله گفته :گلشن عشرت به تاراج خزان رف...
-
ندیم بارفروشی
لغتنامه دهخدا
ندیم بارفروشی . [ ن َ م ِ ف ُ ] (اِخ ) محمد (میرزا...). رجوع به ندیم مازندرانی شود.
-
ندیم تتوی
لغتنامه دهخدا
ندیم تتوی . [ ن َ م ِ ت َ ت َ ] (اِخ ) از پارسی گویان سند است و مؤلف مقالات الشعرا این بیت را از او آورده :قطره ای کز ابر خود را سوی دریا می کشدچشم آن دارد که یمن سیر گوهر می شود(؟).رجوع به مقالات الشعراء ص 811 شود.
-
ندیم شیرازی
لغتنامه دهخدا
ندیم شیرازی . [ ن َ م ِ ] (اِخ ) علی اکبر (میرزا...، یا آقا...). برادر قاآنی شاعر معروف است و در قرن سیزدهم می زیسته . وی به سال 1263 هَ . ق . درگذشت . او راست :اگر به عید مه روزه مایلی به صواب نگار ساده طلب کن به بزمگاه شراب مرو به مسجد آدینه با صلا...
-
ندیم کشمیری
لغتنامه دهخدا
ندیم کشمیری . [ ن َ م ِ ک َ / ک ِ ] (اِخ ) از پارسی گویان هند است . در قرن یازدهم می زیسته و با غنی کشمیری مصاحب و با نصرآبادی مؤلف تذکره ٔ نصرآبادی معاصر بوده است . از اشعار اوست :ذوق مردن بود اندک چو هوس بسیار است خواب کم رو دهد آنجا که مگس بسیار ...
-
ندیم مازندرانی
لغتنامه دهخدا
ندیم مازندرانی . [ ن َ م ِزَ دَ ] (اِخ ) محمد (میرزا...). فرزند میرزاکاظم بارفروش ایروانی الاصل . از شعرای قرن سیزدهم و از درباریان فتحعلی شاه قاجار و ندیم خلوت و کتابخوان خاص او بوده است . وی به سال 1241 هَ . ق . درگذشت . او راست :برافروز آتشی در سی...
-
ندیم مشهدی
لغتنامه دهخدا
ندیم مشهدی . [ ن َ م ِ م َ هََ ] (اِخ ) زکی (میرزا...)، مشهدی الاصل اصفهانی المنشاء، متخلص به ندیم . از شاعران قرن دوازدهم است ، و به عهدشاه سلطان حسین صفوی ملازم محمدزمان خان بیگدلی سپهسالار خراسان بود، سپس به خدمت نادرشاه رسید و سرانجام به هنگامی ک...
-
حصیری ندیم
لغتنامه دهخدا
حصیری ندیم . [ ح َ ری ِ ن َ ] (اِخ ) ابوبکر عبداﷲبن یوسف . بعنوان ابوبکر حصیری و ابولقاسم ابراهیم بن عبداﷲ گذشت . رجوع به فهرست اعلام تاریخ بیهقی شود.
-
بی ندیم
لغتنامه دهخدا
بی ندیم . [ ن َ ] (ص مرکب ) (از: بی + ندیم ) تنها. بی همدم . بی یار : بر بستر خاک بی ندیم و همراز و خود خداوند کشور و امیر لشکر بود.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 442). و رجوع به ندیم شود.
-
قدیم و ندیم
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ نَ) (ص مر.) ایام بسیار قدیم ، زمان گذشته .
-
از قدیم و ندیم
لهجه و گویش تهرانی
نقل گذشته ها
-
قدیم و ندیم
فرهنگ گنجواژه
دوران گذشته. قدیم و ندیمها.
-
ندیم و همدم
فرهنگ گنجواژه
دوست صمیمی.