ندیم لکهنوئی . [ ن َ م ِ ل َ هََ ] (اِخ ) شیوغلام . از پارسی گویان هند است و به روایت مؤلف صبح گلشن ، در ملازمت محسن الدوله بهادر داماد پادشاه اود به سر می برده . او راست :
سودا به کوه و دشت صلا می دهد مرا
هر لاله ای پیاله جدا می دهد مرا.
ما و مجنون همنشین بودیم در ایوان عشق
او به صحرا رفت و ما در کوچه ها رسوا شدیم .
رجوع به صبح گلشن ص 512 و قاموس الاعلام ج 6 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.