کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخع
لغتنامه دهخدا
نخع. [ ن َ ] (ع اِ) آب بینی . (غیاث اللغات از صراح و شرح نصاب ). || (مص ) آب بینی انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چیزی از سینه یا بینی بیرون افکندن . (از اقرب الموارد). || خالص کردن دوستی و نصیحت را با کسی . (منتهی الارب )(آنندراج...
-
نخع
لغتنامه دهخدا
نخع. [ ن َ خ َ ](ع مص ) روان شدن آب در چوب و درآمدن در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
نخع
لغتنامه دهخدا
نخع. [ ن ُ خ ُ ] (ع اِ) ج ِ نخاع . رجوع به نخاع شود.
-
نخع
لغتنامه دهخدا
نخع.[ ن َ خ َ ] (اِخ ) قبیله ای است به یمن از اولاد نخع حبیب بن عمروبن علةبن جلدبن مالک ... (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
نخعی
لغتنامه دهخدا
نخعی . [ ن َ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب به قبیله ٔ نخع. رجوع به نخع شود.
-
صهبانی
لغتنامه دهخدا
صهبانی . [ ص ُ ] (ص نسبی ) منسوب است به صهبان که بطنی است از نخع. (الانساب سمعانی ).
-
جذمی
لغتنامه دهخدا
جذمی .[ ج َ ذَ ] (اِخ ) مالک بن حرث بن عبدیغوث بن مسلمةبن ربیعةبن جذیمة نخعی جذمی . منسوب است به جذیمةبن سعدبن مالک بن نخع که بطنی است از نخع. (از لباب الانساب ).
-
صهبان
لغتنامه دهخدا
صهبان . [ ص ُ ] (اِخ ) ابن سعدبن مالک . از مردم نخع و از قحطانیان است . کمیل بن زیاد از فرزندان اوست . (الاعلام زرکلی ص 436).
-
نخاع
لغتنامه دهخدا
نخاع . [ ن َ / ن ِ / ن ُ ] (ع اِ) مغز مهره ٔ پشت . حرام مغز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مغز میان مهره ٔ پشت . مغز حرام . (فرهنگ نظام ). و آن رشته مانندی است سپید میان مهره ها که از دماغ فرودآید و شعبه ایش در اندام رَوَد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). پش...
-
نخعی
لغتنامه دهخدا
نخعی . [ ن َ خ َ ] (اِخ ) ابراهیم بن یزیدبن اسود، مکنی به ابوعمار یا ابوعمران . از فرزندان مالک بن نخع و از فقهای تابعین کوفه است و به سال 95 یا 96 هَ . ق . درگذشته . (از ریحانةالادب ج 4 ص 180). و نیز رجوع به قاموس الاعلام ج 6 و نامه ٔ دانشوران ج 1 ص...
-
نخعی
لغتنامه دهخدا
نخعی . [ ن َ خ َ ] (اِخ ) شریک بن عبداﷲ کوفی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از احفاد مالک بن نخع و از فقها و محدثان صدر اسلام است . وی به سال 95 یا 75 هَ . ق . در بخارا تولد یافت و در دوران خلافت منصور عباسی به قضاوت کوفه و سپس اهواز منصوب گشت و به سال 177 یا 1...
-
قاضی نخعی
لغتنامه دهخدا
قاضی نخعی . [ ن َ خ َ ] (اِخ ) شریک بن عبداﷲ از احفاد مالک بن نخع، مکنی به ابوعبداﷲ. عالمی است فقیه عابد فاضل کوفی با فطانت و ذکاوت از قدمای فقهاء و محدثین عامه یا امامیه که به سال 95 یا 75 در بخارا متولد شد و در عهد خلافت منصور دومین خلیفه ٔ عباسی (...