کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نجمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نجمه
/najme/
معنی
اختر؛ ستاره.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اختر، ستاره، سها، کوکب، نجم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نجمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: najme) (عربی)(مؤنث نجم) (در قدیم) ستاره ، اختر ، نجم ؛ (در گیاهی) نام درختی است که در عربی به آن ابو حنیفه میگویند ؛ (در اعلام) نجمه مادر گرامی حضرت امام رضا (ع) امام هشتم شیعیان .
-
نجمه
واژگان مترادف و متضاد
اختر، ستاره، سها، کوکب، نجم
-
نجمه
فرهنگ فارسی معین
(نَ مِ) [ ع . نجمة ] (اِ.) 1 - ستاره ، اختر. 2 - نام گیاهی .
-
نجمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نجمَة] najme اختر؛ ستاره.
-
واژههای مشابه
-
نجمة
لغتنامه دهخدا
نجمة. [ ن َ ج َ م َ ] (ع اِ) قسمی گیاه است . (از المنجد). نَجْمة. || درختی است که گسترده بر سطح زمین میروید، و ابوحنیفه گوید ثَیِّل و نجمة و عِکْرِش یکی هستند. (اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به نجم شود.
-
نجمة
لغتنامه دهخدا
نجمة. [ ن َ م َ ] (ع اِ) نجم ، و هی اخص منه . (المنجد). کوکب . ستاره . رجوع به نجم شود.- النجمتان المزدوجتان ؛ آن دو کوکبی که گرد مرکز ثقل مشترکی می گردند. (المنجد).|| نوعی گیاه است . (المنجد) (منتهی الارب ). نَجَمة. (منتهی الارب ). بار درخت گز که گز...
-
نجمة
دیکشنری عربی به فارسی
نشان ستاره (بدين شکل *) , با ستاره نشان کردن
-
قلعة نجمة
لغتنامه دهخدا
قلعة نجمة. [ ق َ ع َ ن َ م َ ] (اِخ ) در حلب واقع است . این قلعه و قلعه ٔ حمیص و راوندان برای دفع ارمن و تاتار بنا شده است . (نخبةالدهر دمشقی ص 206).
-
جستوجو در متن
-
نشان ستاره (بدین شکل *)
دیکشنری فارسی به عربی
نجمة
-
با ستاره نشان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نجمة
-
نجم
واژگان مترادف و متضاد
اختر، ستاره، سها، کوکب، نجمه
-
اکرش
لغتنامه دهخدا
اکرش . [ ] (اِ) ثیل . نجمة. (یادداشت مؤلف ). اسم صنف اخیر ثیل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
قلعه حمیص
لغتنامه دهخدا
قلعه حمیص .[ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) در شام واقع است . (نخبة الدهر دمشقی ص 206). رجوع به قلعه ٔ نجمه و حمص و حمیص شود.